همایش
ملی
بررسی حوادث سیاسی مناطق
کردنشین
(1330-1320 ش)
یکشنبه 15 اردیبهشت 1387
فهرست مطالب
مقدمه دبیر همایش / دکتر حسین احمدی ...................... 1
برنامه همایش................................. 6
خلاصه مقالات :
نگاهی به عملکرد عثمانی بر مناطق کردنشین ایران (در جنگ جهانی اول/ اسماعـیل شمس 7
بررسی نقش سیمیتقو در اوضاع سیاسی و اجتماعی مکریان و ارتباط او بــــــــا دول خارجی (1309-1297ش)/ علی ططری...................................................... 9
تحولات عشایری شمالغرب ایران در سالهای جنگ دوم جهانــــی/ کاوه بیات 12
اوضاع سیاسی و اجتماعی کردستان (1330-1320ش)/ سید عبدالحمید حیرت سجادی 14
جایگاه عشایر کرد آذربایجان و کردستان در رویدادهای دهة 1320 ش/ مجتبی برزویی 17
نقش حزب توده در تاسیس جمهوری مهاباد/ حسین شاه اویسی.... 21
سقز و بانه در سالهای 1320-1330ش/ محمد رئوف توکلی ....... 26
سردشت در دهة 1320 با تأکید بر رویدادهای دوران یازده ماهه حکومت جمهـــوری مهاباد / جلال معروفیان 29
ایل کلهر در دهه 1320 / آیت محمدی ...................... 35
بیجار گروس از 1320 تا 1330 ش/ محمدعلی کوشا............. 38
ضرورت یا عدم ضرورت اجتماعی جمهوری مهاباد / حسن حیدری... 44
ظهور و فرجام جمهوری مهاباد/ احسان هوشمند................ 49
مقدمه
مناطق کردنشین ایران در دهه ی 1320 شمسی
حسین احمدی*
جامعهی ایرانی وارث تاریخ و تمدنی برجسته و ویژگیهای فرهنگی خاصی است که در یک حوزهی جغرافیایی گسترده در طول قرن ها و سدههای متمادی، گروههای مختلف و متنوعی از مردمان را در خود جای داده و با خلق ، اشاعه و تعمیق اساطیر، سنن ، آداب، عادات، رسوم و ویژگیهای گوناگون فرهنگی، یک حوزهی فرهنگی و تمدنی غنی را در منطقه شکل داده و با نام فرهنگ و تمدن ایرانی به جهانیان شناسانیده است.
گستردگی و پهناوری این حوزهی فرهنگی، مجاورت با حوزههای فرهنگی متعدد، تاریخ طولانی، تنوع مختصات جغرافیایی، اقلیمی و آب و هوایی این سرزمین، هجوم مهاجمان بی شمار و مهاجرت دیگران به ایران، از جمله عواملی است که موجب گردیده به وسیلهی اقوام غیر بومی؛ زبانها ، گویشها ، ادیان و مذاهب گوناگونی به این سرزمین راه یابد و یا اینکه در زبانها و گویشها و نیز ادیان و مذاهب بومی و دیگر ویژگیهای فرهنگی ، مختصات تازهای به وجود آید.
اقوام ایرانی با دو ویژگی مهم؛ اشتراک تاریخی و فرهنگی با دیگر ایرانیان و پیوستگی و همبستگی اجتماعی عمیق با یکدیگر؛ و نیز برخی تفاوتهای زبانی و گاه مذهبی شناخته میشوند. این اقوام که خود جزیی از فرهنگ و تمدن ایرانی محسوب میشوند هریک به فراخوار شرایط تاریخی، سهمی در خلق و تکوین این تمدن بر عهده داشته ودارند.
با وجود این اشتراکات اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، در برهههای خاصی از تاریخ معاصر، گاه برخی چالشهای سیاسی در بخشی از حوزههای سکونت اقوام ایرانی بروز و نمود داشته و هزینه هایی برای منافع ملی، اقوام ایرانی و سایر شهروندان در پی داشته است.
امروزه در ایران وقتی از کردها و کردستان سخن گفته میشود منظور مردمانی است که در چهار استان ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی سکونت دارند. گروهی دیگر از کردهای ایران در قزوین، گیلان، مازندران و خراسان ساکن هستند. کشورهای ترکیه ، عراق ، ارمنستان ، سوریه و جمهوری آذربایجان هم سکونت گاه بخش دیگری از مردم کرد میباشند.
پیوستگی کردها با ایرانیان از وجوه متعدد تاریخی، زبانی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه محققین بوده و مورد بحث و بررسیهای فراوان قرار گرفته است. تا جایی که تا همین اواخر در کشورهای غربی کردشناسی زیر مجموعهی ایران شناسی تلقی میشد، اما در دهههای اخیر، تحولات سیاسی و در گیریهای نظامی درمناطق کردنشین عراق و ترکیه، به تفکیک کردشناسی از مطالعات ایران شناسی در کشورهای غربی منجر گردید. یکی از مورخان کرد؛ یعنی شیخ محمد مردوخ در مورد نسبت کرد و پارس میگوید : ((همانطور که کلمهی (آب) معنی دیگری ندارد جز یک حقیقت مرکبه از دو عنصر بسیط ((اکسیژن)) و ((هیدروژن)) به همین قرار کلمهی ((ایران)) هم معنی دیگری ندارد. جز یک حقیقت مرکبه از دو عنصر بسیط آریا نژاد یعنی ((کرد)) و ((پارس)) که وجود هر دو شرط تحقق معنی ایرانیت است. یعنی اگر کرد نباشد پارس همان پارس است و کلمهی ((ایران)) تنها بر پارس اطلاق نمیشود . به همین ترتیب هم اگر پارس نباشد کلمهی ((ایران)) بر تنها کرد غلط است)).
اگر چه بخشی از مناطق کردنشین ایران در جنگ چالدران به عثمانی ضمیمه شد، اما این وضعیت ؛ یعنی تابعیت کشور عثمانی موجب نشد تا از فرهنگ و تمدن ایرانی روی گردانده شود. نخستین کتاب دربارهی کرد و کردستان (که در دورهی صفویه نگاشته و به خلیفهی عثمانی تقدیم گردیده) شرفنامه است که توسط شرف الدین بدلیسی نگارش یافت. این کتاب به زبان فارسی به تحریر درآمده است. همچنین ((اولیا چلبی)) در خاطرات خود درهنگام حضور در عثمانی، در شرح غارت اموال عبدال خان بدلیسی( که شکست خورده) چنین مینویسد: ((بیست جلد شاهنامهی فردوسی که به خط نستعلیق نوشته شده بودند، یک هزار جلد آثار خطی مختلف از جمله خمسهی نظامی ، دیوان حافظ ، عرفی ، گلستان ، بوستان ، نعمت الله ، دیوان ملاجامی و ... دیوان صائب ... و دیوان انوری و دیوان خاقانی.)) همچنین یکی دیگر از نویسندگان کرد، ((سید اسعد شیخ احمدی)) با تأکید بر اینکه تا همین اواخر بسیاری از شاعران پارسی گوی کرد را در عراق شاهدیم که حتی بر ریشههای ایرانی خویش تأکید داشتهاند و جز اشعار کردی، ابیاتی هم به پارسی گفتهاند. وی مینویسد: ((این شاعران به ادب فارسی مهر ورزیدهاند و آثاری به زبان فارسی از آنان به یادگار مانده است. شاعران کرد عراق در سرودن شعرپارسی از تمامی سبکهای موجود در شعر پارسی استفاده کردهاند)).
یکی از شعرایی که شیخ احمدی معرفی میکند، ((شیخ رضا طالبانی کرکوکی)) است که در سال 1372 هـ.ق در بغداد از دنیا رفته است. طالبانی در شعری گفته است:
بحمدالله گروهی از سخن سنجان ایرانی به سعدی پیروی کردند و من؛ به ((قاآنی)).
هم اکنون اهمیت جشن نوروز در میان کردها به حدی است که پس از سالها درگیریهای مردم کرد با دولت ترکیه، یکی از مهم ترین خواستهها و مطالبات آنها توجه به نوروز و تعطیلی آن در مناطق کردنشین بود. جایگاه کردها در اساطیر ایران به ویژه شاهنامه چنان برجسته است که تحلیل آن دفتری جداگانه میطلبد.
باوجود این پیوستگی های ملی، اجتماعی و فرهنگی و تاریخی غیر قابل انکار؛ تصویری که معمولاً از کردها در رسانهها ، مطبوعات و متون به ظاهر علمی غربی ارایه میشود کمتر نشانی از این واقعیات در خود دارد. مهمترین شاخصه این نگرش (با اهداف و اغراض گوناگون) برجسته سازی بر خط رویداد های سیاسی در این مناطق است. یکی از این پدیدههای مورد توجه این دسته؛ بروز حوادث پس از شهریور 1320 میباشد که طی آن با فرمان استالین دو گروه خود مختار طلب در آذربایجان و مهاباد اعلام موجودیت کرد.
علیرغم اهمیت این موضوع تاکنون کمتر به ابعاد این رویدادها توجه شده است. لذا برای بررسی بیشتر این رویداد ها و مطالعه موضوع و نیز ارایه تصویری نسبتاً جامع و تازه از مناطق کردنشین ایران در دهه بیست شمسی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران مقدمات برپایی اولین نشست را در زمینه تحولات مناطق کردنشین غرب کشور مهیا کرد. در این نشست عدهای از افراد صاحب نظر و صاحب قلم که عموما کرد و از اهالی مناطق کردنشین کشور میباشند به ارایه مقالات و نظرات خود درباره وضعیت بخش هایی از مناطق کردنشین ایران در دهه بیست میپردازند . مهاباد ، سنندج ، بیجار ، گروس ، سردشت و ... در این مطالعات و پژوهشها مورد توجه قرار گرفتهاند.
حوزه سیاست خارجی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در سال نوآوری و شکوفایی ایران امیدوار است گامی کوچک در راستای منافع ملی کشور برداشته باشد.