دکتر حسین احمدی

سوابق علمی - پژوهشی

دکتر حسین احمدی

سوابق علمی - پژوهشی

همایش ملی بررسی حوادث سیاسی آذربایجان ،مرداد 1386

 

 

همایش

بررسی حوادث سیاسی آذربایجان

(1325-1320 ش)

پانزدهم مرداد ماه 1386


فهرست مطالب

مقدمه دبیر همایش / دکتر حسین احمدی .............. 1

برنامه همایش  ................................. 3    

خلاصه مقالات :

آشوب های آذربایجان در مراحل نخست اشغال؛ پیش درآمدی بــــــر ماجرای فرقه /کاوه بیات     4

خلخال و فرقـــه دمـــوکرات آذربایجــان/ سیــد محمـد مسعــود نقیب  5

ایجاد بسترهای مناسب جهت تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان/ مسعود عرفانیان    7

زنجان ، همسویی اکثریتی با نیروهای محلی در بحران آذربایجان / دکتر مسعود بیات 8

مراغه و فرقه دموکرات آذربایجان. مهندس سید مسعود پیمان      12

مبارزات ملی مردم مرند در برابر فرقه دموکرات / دکتر اسماعیل رفیعیان 15

تبریز و فرقه دموکرات آذربایجان/ ابراهیم ناصحی.. 19

هسته های مقاومت در ارسباران در مقابل بیگانگان / حسین دوستی 21

فعالیت فرقه دموکرات آذربایجان در شهرستان سراب/ اصغر حیدری 23

مبارزه عشایر شاهسون آذربایجان با عناصر فرقه دموکرات آذربایجان و نیروهـــــــــای

 شــــــــوروی/ میرنبی عزیززاده .............. 25

مشکلات فرقه دموکرات در یک سال حکومت بر آذربایجان / دکتر رحیم شهرتی فر    28

فرقه دموکرات و تجزیه آذربایجان (روایتی از دیروز، پندی برای امروز)/ محمدرضا قلی زاد   31

فراز و فرود دموکرات در آذربایجان (از نگاه اسناد)/ منیژه صدری     35

علل شکست فرقه دموکرات آذربایجان / شهره جلال پور 37

اردبیل در بحران/ رحیم نیکبخت................... 39

خوی از شهریور 1320 تا آذر 1325 / دکتر محمد قلی دقیقی   41

رابطه حزب توده با فرقه دموکرات آذربایجان / شیوا جلال پور    43

بررسی ابعاد نظامی حوادث سال های 25- 1324 آذربایجان / نفیسه واعظ 48

ترکیه و فرقه دموکرات آذربایجان / محمدعلی بهمنی قاجار   51

اقدامات حوزه مطالعات سیاست خارجی ازدیماه 83 تا تیر 86      53


مقدمه

                                                                                             دکتر حسین احمدی*

     با نگاهی به تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام، جایگاه آذربایجانیها د رحفظ ایران و حدود و ثغور آن بر کسی پوشیده نیست. رهاورد تاسیس حکومت صفویه توسط شاه اسماعیل اول صفوی در دل آذربایجان و حمایت مردم منطقه از وی و فرزندانش، چیزی نبود جز سرافرازی دین ، ملت و کشور در مقابل دشمنان خارجی .

   استمرار حمایتهای مردم آذربایجان از کشور را به نوعی در جنگهای ایران و روس و سپس در مشروطه می توان دید. اندکی پس از مشروطه ایران و تغییر نام آران به آذربایجان با تمهیدات قبلی به آرامی مشکلات در دو سوی مرزها د رمحاقل خبری و در میان نخبگان مطرح گشت.

     با تجاوز شوروی به ایران در سوم شهریور 1320 و اشغال دویست هزار کیلومتر مربع خاک ایران قدرت هرگونه مخالفت با دولت متجاوز از سوی دولت ایران سلب شد.

   نظر به مبارزه شوروی با آلمان در جبهه غربی و روسیه، کشورهای انگلیس و ایالات متحده به شدت مواظب بودند تا تکدر شوروی فراهم نشود نظر به همین ملاحظات تا قبل از شکست آلمان یکه تازی شوروی در صحنه سیاسی ایران ادامه داشت. در این میانه استالین سعی بر استفاده از فشارهای عوامل وابسته به خود همچون حزب توده برای گرفتن نفت شمال را داشت. با سرسختی مجلس و عدم نتیجه گیری شورویها، با جلب نظر استالین، میـــــر

جعفر باقراف رئیس جمهوری آذربایجان شوروی قرار را بر تشکیل فرقه دموکرات در آذربایجان نهاد و تشکیلات حزب توده در آذربایجان و مناطق ترک زبان منحل و در فرقه دموکرات ادغام شدند.


   نظر به حساسیت مردم ایران، شورویها می دانستند که در صورت عیان شدن داغ وابستگی این فرقه به روسها، جایگاه فرقه در میان مردم آذربایجان به شدت نزول خواهد کرد، عاملی که باعث شده بود پشتیبانی علنی شورویها از فرقه تا حداکثر ممکن تقلیل یابد و فقط عده ای خاص از این رابطه محرمانه خبر داشتند.

    در سایه حمایتهای ارتش سرخ، افراد اعزامی از آذربایجان شوروی و همچنین گره خوردن مسائل داخلی نظیر تنگناهای معیشتی، تبعیض، رکود، بیکاری و شعارهای ترکی، نشو و نمای فرقه را در بسیاری از نقاط باعث شد و با گذشت زمان و آشکار شدن بسیاری از زوایای پنهان این حرکت، بدنه مردم آذربایجان ضمن فاصله گرفتن از فرقه برای سقوط آن لحظه شماری می کردند. غیر مستند بودن نظریه قدرت فرقه در میان مردم همین قدر بس که پس از توافق قوام و استالین و خروج ارتش سرخ از ایران، در کمترین زمان ممکن قبل از رسیدن ارتش ایران حکومت فرقه دموکرات به دست مردم آذربایجان برچیده شد.

   رهبران وابسته و درجه یک زودتر از موعد مقرر و عده ای نیز پس از 21 آذر 1325 از طریق مرز آستارا و بیله سوار و ... به آذربایجان شوروی فرار کردند.

   هدف حوزه مطالعات سیاست خارجی روشن ساختن زوایای، پنهان این حرکت با تکیه بر مدارک علمی و مستند می باشد.

 


برنامه همایش

((بررسی حوادث سیاسی آذربایجان))

(1325-1320 ش)

15 مرداد ماه 1386

سخنران

موضوع سخنرانی

ساعت

تلاوت آیاتی از قرآن کریم

ـــــ

05/9-9

دکتر حسین احمدی    دبیر همایش

گزارشی از شکل گیری همایش

15/ 9-05/9

 

جلسه اول

40/10-15/9

آقای دکتر رضا شعبانی استاد دانشگاه

رئیس جلسه

ــــ

آقای کاوه بیات پژوهشگر ارشد تاریخ معاصر ایران

آشوبهای آذربایجان در مراحل نخست اشغال

35/9-15/9

آقای سید مسعود نقیب  مدیر سازمان اسناد ملی (شمال غرب)

خلخال و فرقه دموکرات

55/9-35/9

 آقای مسعود عرفانیان پژوهشگر ارشد تاریخ آذربایجان

روند شکل گیری فرقه دموکرات

15/10-55/9

پرسش و پاسخ

ــــ

25/10-15/10

پذیرایی                   

45/10-25/10

جلسه دوم

12-45/10

آقای دکتر منوچهر مرادی  رئیس اداره آسیای مرکزی و قفقاز وزارت خارجه

رئیس جلسه

آقای دکتر اسماعیل رفیعیان استاد بازنشسته دانشگاه تبریز

مبارزات ملی مردم مرند در برابر فرقه دموکرات

05/11-45/10

آقای مهندس سید مسعود پیمان مدیر موسسه مهد آزادی تبریز

مراغه و فرقه دموکرات

25/11-05/11

آقای دکتر مسعود بیات     استاد دانشگاه

زنجان؛ همسویی اکثریتی نیروهای ملی

45/11-25/11

پرسش و پاسخ

12-45/11

نماز و ناهار

 

30/13-12

جلسه سوم

20/15-13

آقای دکتر اسماعیل رفیعیان استاد بازنشسته دانشگاه تبریز

رئیس جلسه

آقای ابراهیم ناصحی پژوهشگر ارشد تاریخ

تبریز و فرقه دموکرات

50/13-30/13

آقای حسین دوستی  پژوهشگر تاریخ ارسباران

هسته های مقاومت در ارسباران در مقابل بیگانگان

10/14-50/13

آقای اصغر حیدری  پژوهشگر ارشد تاریخ آذربایجان

فعالیت فرقه دموکرات در سراب

30/14-10/14

پرسش و پاسخ

40/14-30/14

پذیرایی

15-40/14

جلسه چهارم

30/16-15

 آقای دکتر موسی حقانی مدیر پژوهش موسسه مطالعات تاریخ معاصر

رئیس جلسه

آقای میر نبی عزیززاده کارشناس ارشد تاریخ

عشایر شاهسونها آذربایجان و فرقه دموکرات

20/15-15

آقای دکتر رحیم شهرتی فر  مدیر موسسه پژوهشی آذربایجان

مشکلات فرقه دموکرات در یکسال حکومت بر آذربایجان

40/15-20/15

آقای محمدرضا قلی زاد مدیر بنیاد ایران شناسی آذربایجان غربی

فرقه دموکرات و تجزیه آذربایجان

16-40/15

پرسش و پاسخ

30/16-16

آشوب های آذربایجان در مراحل نخست

    اشغال؛ پیش در آمدی بر ماجرای فرقه

کاوه بیات *

    اگر پیشامد بحران آذربایجان در فاصلة پاییز 1324 تا پاییز سال بعد، از بسیاری جهات پدیده ای دور از انتظار بود ولی اینک به یمن پژوهش های جدید و اسناد منتشر شده از تحولات آن دوره ، می دانیم که این امر تنها در پی چند سال برنامه ریزی و تدارک سیاسی صورت واقع به خود گرفت.

    در توضیح بیشتر این ویژگی، یعنی اهمیت تهیه و تدارک گستردة سیاسی هم از لحاظ فراهم آوردن بستر ذهنی لازم ایجاد حساسیت های قومی و ابداع گفتارهای ترک گرایانة مناسب آن _ و هم تعلیم و تربیت کادرهای ضروری برای اجرای چنان برنامه هایی می توان بین یک دورة ابتدایی و اولیه از این نوع تحرکات در شش ماه اول اشغال ایران در نیمه دوم سال 1320ش و مرحلة عالی و بعدی آن در پاییز 1324ش مقایسه ای به عمل آورد.

    در این بررسی به جوانبی چند از تحولات آن شش ماهة نخست که با بروز آشوب ها و طرح گفتارهایی مشابه تحولات پاییز 1324 ش بود، پرداخته و آنگاه نکاتی چند نیز در مقایسة آن دو مرحله خاطر نشان خواهد شد.


خلخال و فرقة دموکرات آذربایجان

سید محمد مسعود نقیب *

    بعد از شهریور 1320 تا 21 آذر 1325 دو واقعة مهم در آذربایجان اتفاق افتاد. واقعة اول در آبان 1320 شورش محمد تقی خان امیر احمدی معروف به ((محیش خان)) بود که توسط ((سرگرد یوری تاراسف)) رئیس سازمان جاسوسی شوروی در منطقة اردبیل، مأمور تصرف مناطق خلخال ، نمین ، آستارا و اردبیل می گردد و قصد داشتند این قسمت از خاک ایران را ضمیمة شوروی کنند.

محیش خان در ابتدا با 20 قبضه مسلسل و 50 قبضه تفنگی که ((سرگرد تاراسف)) به او داده بود به پاسگاه ژاندارمری ((گیوی)) که یکی از بخش های خلخال بود حمله کرده و با کشتن 12 ژاندارم و تصرف پاسگاه و با خلع سلاح نیروهای ژاندارمری و با به دست آوردن 500 قبضه تفنگ آماده حمله به شهر خلخال می شود.

    ایادی محیش خان با قتل و غارت و کشت و کشتار و تجاوز و تصرف و ایجاد رعب و وحشت، با علما و روحانیون مواجه شده و در نهایت با حملة قوای دولتی و در نبرد سخت  محیش خان با نیروهای دولتی در مرز گیلان و خلخال ، این غائله سرکوب می شود و محیش خان نیز به قتل می رسد.

    واقعة دوم بعد از پنج سال توسط سید جعفر جــــوادزاده معروف به پیشه وری بود که در سال 1324 با کمک شوروی و با مرام کمونیستی درمنطقة آذربایجان و بخشی از زنجان و گیلان به وقوع می پیوندد.

    پیشه وری که خود از اهالی خلخال بود و در سال 1272 شمسی در روستای زاویة سادات متولد شده بود، در سال 1284 به همراه پدر و مـادر عازم باکو می شود و در 25 سالگی عضو کمیتة مرکزی حزب عدالت و یکی از اعضای پنج نفرة بوروی خارجی می گردد.

    وی در اردیبهشت 1299 در جریان جنگ ارتش سرخ با روسهای سفید، وارد ایران می شود و اولین کنگرة حزب کمونیستی ایران را در بندر انزلی تشکیل می دهد و یکی از چهار عضو اصلی حزب می شود، و دومین کنگره را نیز در سال 1306 شمسی در شهر ((رستوف)) در نزدیکی مسکو معروف به کنگرة ارومیه برگزار می کند و بالاخره بعد از فراز و نشیب های بسیار، در نهایت دستگیر و مدتی در حبس و تبعید در تهران و کاشان به سر می برد. بعد از آزادی از حبس و تبعید در 21 مرداد 1324 فرقة دموکرات آذربایجان را تشکیل می دهد ودر 21 آذر همان سال حکومت خود مختار فرقه را ایجاد می کند و بعد از یک سال در پی شکست فرقه به باکو فرار می کند.

    با این که خلخال محل تولد پیشه وری بود و انتظار می رفت که مردم از روی تعصب همشهری بودن با او همکاری کنند، اما بر عکس ، مردم خلخال خصوصاً متنفذین و به ویژه علما و روحانیت بنای مخالفت گذاشته، حتی در بعضی از مواقع به مبارزه با پیشه وری بر می خیزند.

    اسناد و آثار و دست نوشته های مانده از آن تاریخ به صورت نظم و نثر ، گویای عدم همکاری و تنفر و مبارزه مردم با این فرقه می باشد.

    واقعة اول که ذکر شد به ((توده لیغ)) یعنی غائله توده ای و واقعة دوم به ((دموکرات لیغ)) یعنی غائلــه دموکرات ها در تاریخ خلخال معروف است. سعی ما در این مقاله بر این است تا زوایای ناگفته و ناشنیده از وقایع خلخال را به رشته تحریر در آوریم .


ایجاد بسترهای مناسب جهت تشکیل فرقة دموکرات آذربایجان

مسعود عرفانیان *

    اگرچه اعلام موجودیت و تأسیس فرقة دموکرات آذربایجان در سال 1324ش در یک بیانیه به آگاهی همگان رسید، اما زمینه های پیدایش و بستر ایجاد آن با اهدافی ویژه ، به چند سال پیشتر از این تاریخ باز می گردد. همراه با توسعه طلبی مقامات شوروی سابق و تمایلات شووینستی و الحاق گرایانة رهبران حزب کمونیست آذربایجان شوروی، روند شکل گیری  فرقة دموکرات آذربایجان  قوت گرفت و آنان با برپایی و همراهی این جریان سعی در دادن پوشش ملی و مردمی به آن و نشان دادن مستقل بودنش داشتند.

تا پیش از انتشار کتاب های  جمیل حسنلی  اظهار نظرها در این باره بیشتر برپایة گفته ها و شنیده ها بود، اما استفادة او از اسناد و مدارکی که تا سال 1997 کاملاً محرمانه بوده اند، زوایای تاریک و مبهم این رویداد را کاملاً روشن نمود و امکان داوری مستدل و مستند در این زمینه را ممکن ساخت.

در این گفتار با نگاهی به نوشته های  حسنلی  به ویژه یکی دیگر از آثار او در این باره که هنوز به فارسی برگردانده نشده و تعداد دیگری از منابع و مآخذ، کوشش شده گزارشی از روند تشکیل  فرقة دموکرات آذربایجان ارائه گردد.


 زنجان ، همسویی اکثریتی با نیروهای ملی در بحران آذربایجان

دکتر مسعود بیات*

    گر چه استیلای علنی دموکرات ها  بر شهرستان زنجان در سال 1324ش به وقوع پیوست ولی مردم این شهر از حدود سه سال پیش از آن با اهداف و آرمان های این گروه سیاسی دست نشانده آشنا بودند. به این معنی که در سال 1321 ش با تاسیس اولین شعبه حزب توده در زنجان ، آنان شروع به طرح مسائلی کردند که پس از گذشت سه سال همة آنها توسط فرقه ای ها مطرح شد.

    بنابراین برای مردم بر خلاف نحوه تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان، شعارها و آرمان های آنان خلق الساعه نبود در نتیجه موضع گیری اکثریت مردم در مقابل فرقه ای ها مبتنی بر همان شناختی بود که پیشتر از شعارها و عملکردهای حزب توده مشاهده کرده بودند. همچنین آنان در مورخة 12/6/1324 به چشم خود دیدند که چگونه به یکباره حزب توده  در عرض یک ساعت عضو فرقه دموکرات آذربایجان گشته برای مدتی نام حزب توده را فراموش کردند، به این ترتیب که در روز مذکور خسرو دارائی، رحمت الله جواهری و نصرت الله جهان شاه لو از رهبران حزب توده زنجان در چهار راه پهلوی درحضور 600 نفر از اعضای حزب توده میتینگی برگزار کرده و خبر تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان و عضویت خود و هم مسلکان خود را در آن اعلام کردند.

    طبقات مختلف مردم زنجان در طول این سال ها هرکدام به نوعی از عملکرد طرفداران مرام اشتراکی ناراضی بوده و به طرف مجموعة دولت مرکزی کشیده شدند. در این مقاله کوشش خواهد شد زمینه ها و علل این موضع گیری ها به درستی و با اتکاء به اسناد دست اول بیان شود.

_ اولین گروه مخالف دموکرات ها در زنجان طیف مالکین و زمینداران بودند این گروه از مالکین به طور عمده شامل خاندان های زیر بودند: ذوالفقاری ها ، اعتماد امینی ها ، ضیایی ها، افشارها و بیگدلوها. عواملی که به این دشمنی منجر می شد به تحریکات توده ای ها و دموکرات ها  مبنی بر برخورداری زارعین از پرداخت بهره مالکانه و تقسیم زمین های این گروه در برخی روستاها بین کشاورزان توسط دموکرات ها بر می گشت. دموکرات ها و توده ای ها اصولاً مالکیت خصوصی را قبول نداشتند و حملات متعدد کلامی نیز در میتینگ های خود علیه مالکین ابراز می داشتند و این به نگرانی های بیشتر این گروه می افزود.

    مالکین مبارزات خود را علیه دموکرات ها را در قالب چند بخش به شرح زیر سازماندهی کردند:

1. تشکیل شعبة فرقه دموکرات ایران وابسته به سید ضیاء الدین طباطبایی و عضو گیری برای آن.

2. فرستادن نامه های متعدد به حکومت مرکزی و گزارش اقدامات تحریک آمیز توده ای ها و یاد آوری لزوم ممانعت آنان .

3. تحصن های مختلف در مسجد یا فرمانداری بر علیه طرفداران مرام اشتراکی .

4. شرکت در نشست های متعدد با مجموعه دولت و بررسی ساز و کارهای مقابله با این گروه.

 5. اقدام نظامی و درگیری مستقیم با توده ای های اولیه و دموکرات های بعدی .

_ روحانیون گروه مخالف دیگری بودند که از عقاید سکولار توده ای هـــــا و برخی اقدامات آنان چون عدم اعتقاد به مالکیت انتقاد داشتند و در نتیجــه از همان ابتدا در مقابل آنان قرار گرفتند. طرفداران مرام اشتراکی خیلی زود فهمیدند که در صورت افشای ماهیت واقعی عقایدشــــان، قــادر به توسعــــــة تشکیلات خود در جامعة مذهبی زنجان نخواهنــــــد شد. بنابرایــــــــــن از آن پـس همواره به مناسـبت های گوناگون تلاش می کردنـــــــــــــــــد بر اعتقاد خـود به قـرآن

کریم، پیامبر اکرم (صلوات الله علیه ) و جانشینان بر حق ایشان پافشاری کنند. با این وجود روحانیت زنجان گرفتار فریب این حرکت سیاسی  نشد و از همراهی حداقلی با آنان نیز خودداری کرد، به طوری که آنان در زمانی که جهت توجیه اقدام خود برای تقسیم زمین های مالکین در صدد اعزام مبلغینی به روستاها برآمدند حتی یک روحانی زنجانی نیز بدین منظور اعلام آمادگی ننمود و سرانجام آنان از تبریز فقط یک نفر را توانستند متقاعد کرده و به زنجان آورند. روحانیون همچنین در زمان بازگشت ذوالفقاری به خانة خود بعد از پیروزی نیروهای مرکزی، استقبال گرمی از او کردند آنان در سخنرانی خود دموکرات را زنادقه خوانده پیروزی ملیون را از برکـــــــات نهضت حسینی که اتفاقاً _ مصادف با ماه محرم نیز بود _ محسوب داشتند.

    _ کشاورزان نیز علیرغم آنکه در هجمة  تبلیغات دموکـــــرات ها قرار داشتند اقبال چندانی به وعده ها و اقدامات آنان نشان ندادند. این بی علاقگـــی از چند عامل ناشی می شد. نخست اینکه اقدام فرقه ای ها مبنی بر نادیـــــده گرفتن مالکیت با آموزه های دینی آنان سنخیت نداشت به طوری که در مـــــواردی مشاهده می شد که کشاورزان سهم ناشی از توزیع انبار گندم اربابان خــــود را شبانه به انبار ارباب برگردانده و تصرف در آن را حرام می شمردند. دیگـــــر ایــن که شوروی ها به عنــوان حامیــــــان دموکرات ها در روستاها به غارت اموال مردم و حتی تجاوز به نوامیس آنان اقـــــــدام می کردند  و همین مسأله به افزایش ذهنیت منفی کشاورزان به دموکرات ها به عنـــوان دست نشانده هــــای آنان کمک می کرد.

_ بازرگانان و کسبه نیز به چند جهت در مقابل طرفداران مـــــرام اشتراکـــــی قرار داشتند: اول اینکه دموکرات متاثر از افکار کمونیـــستی مخـــــالف سرمایه داری بوده و آنان را استثمار کنندة طبقه کارگر محسوب می کردند و از نظر این طیف طبقات مذکور جزو طبقة سرمایه دار محسوب می شدند.

 این اعتقاد به وضوح از تلاش بعدی حزب توده جهت درست کردن ادعاهای اولیه با طرح عدم مخالفت آنان با سرمایه داری جهت کسب رضایت این طبقه کاملاً آشکار است. دوم اینکه طرفداران مرام اشتراکــــــی با برگزاری میتینگ ها و به تعطیلی کشاندن کارگران کارخانه های موجود و برخی درگیری های سیاسی و محلی نظم و امنیت شهر را برهم می زدند  و این به معنی رکود کسب و کار این طبقه بود. مسأله امنیت از نظر این طبقه به اندازه ای مهم بود که آنان در وقت انحلال شهربانی زنجان توسط روس ها از خود جهت تشکیل مجدد شهربانی نیرو استخدام کردند.

_ فرقه ای ها سرانجام در زمان استیــــلای خود بر زنجان تعــــدادی از افـــراد این طبقه را دستگیر و بعضی را اعدام کردند. جرم این افراد مخالفت با مرام کمونیستی و همکاری با دولت مرکزی ایران علیه دموکرات هـــا عنوان شد. همچنین توده ای ها قبل از اشغال شهر، در تهدید به قتل یا غارت اموال برخی از تجار شهر نظیر اسدالله ایازی، اکبر شهلایی، قماشچی و صدیقیان نقش مستقیم داشتند. بازاریان در مخالفت با فرقه ای ها و در یک اقدام هماهنگ از به کاربردن پول ابداعی دموکرات ها به جای پول ملی خودداری کردند.

    علاوه بر بازرگانان و اعیان دیگر شهر مردم عادی نیز از تسلط روس ها و عوامل آنان راضی نبودند . زیرا نه تنها به امـــــــوال مردم دست درازی می کردند بلکه به علت مصرف آذوقه استان و یا ارسال آن به نیروهای موجود شوروی در قزوین موجب ایجاد قحطی های مصنوعی در شهر می شدند و این زندگی عادی مردم را مختل می کرد همچنین آنان از برگزاری میتینگ های توده ای ها و تهدیدهای آنان متنفر بودند به طوری که در زمان استیلای دموکرات ها در زنجان، دکتر جهان شاه لو برگزاری میتینگ را به علت اینکه موجب تنفر و در نتیجه دوری اهالی از حزب توده می گردد ممنوع کرد. همچنین مردم از پذیرش مطلق تغییر اسامی فارسی اماکن به ترکی توسط دموکرات ها خودداری کردند به گونه ای که بر اساس گزارش های موجود معمولاً تابلوها دو طرفه بود که در دو روی آن به ترکی و فارسی اسامی نوشته شده بود و روی ترکی تابلوها فقط در وقت نظارت دموکرات ها نصب می شد.


مراغه و فرقه دموکرات آذربایجان

                                          مهندس سید مسعود پیمان *

وقایع سال های 25 - 1324 آذربایجان و استقرار حکومت دموکرات ها در این منطقه با وجود گذشت بیش از شصت سال هنوز به عنوان یک جریان تاریخ ساز در ایران و بلکه در سطح جهانی محسوب می شود به نحوی که حتی در سال های اخیر، مطالب بسیاری از کتاب های پرفروش، مربوط به مقالات و کارهای تحقیقاتی است که در زمینه علل بروز این واقعه و سقوط به ظاهر زود هنگام آن می باشد.

    در مورد علل شکل گیری و موفقیت برق آسای میرجعفر پیشه وری و  همدستانش، پژوهشگران تقریباً متفق القول هستند و آراء مشابهی ابراز می دارند از جمله اجحاف و بی عدالتی در سیستم حکومتی ایران، نابسامانی ها و تنگناهای اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم در کشور و حمایت گسترده نظامی، سیاسی و مالی فرقه دموکرات از سوی دولت اتحاد جماهیر شوروی را ذکر می کنند.

    اما به نظر می رسد در مورد زمینه ها و دلایل سقوط و اضمحلال فرقه دموکرات صاحب نظران مسائل سیاسی به نتیجه واحدی دست نیافته اند. گروهی آن را نتیجه تهدید جدی دولت آمریکا مبنی بر حمله نظامی و حتی استفاده از بمب اتمی در صورت ادامه حمایـــــت شوروی ها از پیشه وری می دانند. گروه دیگری آن را مربوط به تشتت آراء و اختلاف نظر در کادر رهبری اتحاد شوروی به ویژه میر جعفر باقراف نخست وزیر جمهوی خود مختار آذربایجان و مولوتف یار و مشاور نزدیک استالین قلمداد می کنند. و جمعی این رویداد شگفت انگیز را نتیجه درایت و بازی ماهرانه سیاسی احمد قوام نخست وزیر ایران که با وعده  اعطای امتیاز نفت شمال و مماشات با حزب توده و سایر گروه های سیاسی چپ، رهبران کرملین را اغفال کـــرد می دانند.

    هرچند مجموع این عوامل در شکست حکومت پیشه وری و فرقه دموکرات با درجاتی از شدت و ضعف کارساز بوده اند اما از یک عامل مهم و واقعیت انکار ناپذیر که مورد توجه کافی کارشناسان قرار نگرفته؛ «عدم اقبال عمومی مردم آذربایجان از حکومت دموکرات ها» می باشد، کمتر سخن به میان می آید. تازه اگر عده ای هم در بررسی ها و مقالات خود به این نتیجه رسیده باشند درک روشنی از همه مسائل نداشته و تنها به عواملی از قبیل وضعیت بد معیشتی مردم و یا صرفاً احساسات میهن پرستانه آذربایجانی ها اشاره می کنند و خواسته یا نخواسته به نقش تعیین کننده اعتقادات دینی و دلبستگی مردم مسلمان این خطه به مبانی مذهبـــــــی توجه کافـــی نمی کنند. درحالی که برای اثبات این امر که بیش از سایر عوامل درحرکات آزادیخواهانه مردم سبلان آذربایجان موثر بوده دلایل و شواهد زیادی می توان شمرد که در این مقاله به عنوان نمونه، مبارزات مرحوم سید اسماعیل پیمان ذکـر می گردد.

    مرحوم پیمان از روحانیون سرشناس مراغه بود که در زمان سلطنت رضا شاه خلع لباس گردید و به ناچار سنگر مبارزه خود را از مسجد به کتابفروشی خود در مراغه تغییر داده بود  و در همان شهر به فعالیت های مذهبی، حتی درحضور نظامیان اشغالگر شوروی پرداخت و سپس مجالس بحث و سخنرانی در رد آراء انحرافی احمد کسروی ترتیب می دهد به طوری که یک بار کسروی خود به دیدار مرحوم پیمان در مراغه رفت و مباحثه جانانه ای در تفسیر ((لولاک لما خلقت الافلاک)) بین آن دو درگرفت.

    ژنرال کبیری از سران حکومت دموکرات در مراغه که به نفوذ کلام مرحوم پیمان در بین مردم مراغه آگاهی داشت برای جذب وی به بدنه فرقه دموکرات ابتدا از در مسالمت وارد شد اما چون نتیجه نگرفت به خشونت و شدت عمل متوسل گردید، از جمله اموال آن مرحوم را مصادره کرد و خود او را بازداشت و به زندان انفرادی روستای خوشه مهر مراغه منتقل نمود.

    کبیری به خیال اینکه وضعیت سخت زندان، سید اسماعیل پیمان را تنبیه کرده باشد، شخصاً برای دیدن وی به خوشه مهر رفت اما با بی اعتنایی و پایمردی مرحوم پیمان مواجه شد تا اینکه تصمیم به قتل و ترور او گرفت، که به علت فرار معجزه آسای مرحوم پیمان در مسیر انتقال به تبریز این توطئه ناکام ماند.

    چنانچه در جزئیات این وقایع خواهد آمد عامل عمده و شاید تنها انگیزه مرحوم پیمان در طول مبارزاتش ، اعتقادات شدید مذهبی وی بوده کما اینکه بعد از فرار سران فرقه دموکرات مامورین محمدرضا شاه که ظاهراً برای جبران خسارات مالی چهره های سرشناس و آسیب دیده مخالف فرقه دموکرات به تبریز آمده بودند به مرحوم پیمان پیشنهاد استرداد اموالش را می کنند اما وی به تأسی از اعتقادات دینی خود در وضعیتی که شدیداً از تنگدستی و فقر مطلق رنج می برد پیشنهاد کمک شاهانه را رد می کند و به تبعیت از اجداد پاکش سالیان دراز و تا پایان عمر اوضاع  نامساعد مالی را صبورانه به عنوان یکی از مظاهر مبارزات خود پذیرا می شود.


مبارزات ملی مردم مرند در برابر فرقه دموکرات آذربایجان

دکتر اسماعیل رفیعیان *

بحث از وقایع 1320 تا 25  است که متاسفانه تبعاتش هنوز هم ادامه دارد . اگر چه مصائبی که در طول تاریخ از حمله و هجوم دو همسایه شمال و جنوب روس ها و انگلیسیان و عمله و اکره آنان اشک چشم مان را پاک نکرده گرفتار مصیبت دیگری شده ایم لیکن در حملات قبلی حمیت ایرانی او را وادار می کرد مقابله کند و بجنگد که آخریش به قرارداد ننگین ترکمانچای انجامید که هنوز چشم به راه هستیم.

مرحوم شهید مطهری می نویسد: ((ایران در میان دو لبه یک قیچی قرار گرفته است(روس و انگلیس) که هردو مطامعی در ایران داشتند و دارند )) پطرکبیر هم قضیه دسترسی به دریای آزاد را به زعم خود این چنین حل _! کرده بود که برای رسیدن به دریای آزاد باید ایران را زیر پا بگذاریم؛ چه خواب خوش خیالانه ای. از یک طرف هم مواهب الهی معادن مختلفی به خصوص نفت و گاز ارزانی جنوب کشور کرده است به طور کلی هر دو قدرت در ایران عزیز مطامعی داشتند، لذا همیشه مزاحمت ایجاد می کردند.

جنگ های روس با ایران قسمت دردناک تاریخ ایران است؛ انگلیس نیز از روس ها کم نمی آورد. در قلمرو ایران مستمراً تحریکات می کردند که یک مورد آن که با تحریک و مداخله مستقیم انگلستان محاصره هرات بود که فوج مرحوم حاج احمد خان میرپنج مرندی با فوج خود به افغانستان می رود و با انگلستان و ایادی آنان دلیرانــه می جنگد.

و اما حمله اخیر شهریور ماه 1320؛ سپیده دم روز دوشنبه که هنوز هفت دهه از آن نگذشته است اتحاد جماهیر شوروی همزمان با انگلیس و امریکا یعنی آب و آتش با هم می ســـــازند به اصطلاح! دو کــشور ســــــرمایه داری و

سوسیالیستی با هم یکی شدند و کشور بی طرفی را اشغال کردند. روس ها (اتحاد جماهیر شوروی) که در مقابل محور یا متحدین (آلمان و ایتالیا و ژاپن) برای اینکه جلو پیشرفت آلمان را در اروپا به خصوص در روسیه بگیرند یک ماه مهلت دادند. مدت یک ماهه به سرآمد. صبح روز دوشنبه سوم شهریور ماه 1320 از سوی مرزها شمال و غرب و جنوب حمله ناجوانمردانه به یک کشور بی طرف شروع شد. در آذربایجان وقتی ایرانیان مقیم روسیه که تابعیت کمونیست ها را نپذیرفته بودند _ در چند جمهوری خود مختار که ایرانی ها ساکن آنها بودند _ اخراج کردند ، تعدادی جاسوس نیز لابه لای آنان به ایران اعزام کردند که بعد از هجوم به ایران جاسوس ها در کسوت کاسبی مثلاً دستفروشی و یا واکسی... مشغول بودند که فردای حمله به ایران شغل اصلی جاسوس ها معلوم شد، مثلاً یکی که در خیابان اصلی تبریز جلو پاساژ بساط واکسی گسترده بود سرگرد از آب در آمد. نامردمی ها توأم با تحریکات سیاسی شروع شد کشتی های اقیانوس پیما پس از طی اقیانوس ها در سواحل جنوبی ایران در بنادر دریای عمان و خلیج فـــــــــارس لنگر می انداختند، جرثقیل ، کامیون های پر از غذا و کنسرو و اسلحه مدرن را از همه نوع به ساحل خشکی خالی می کردند و رانندگان نا آشنا که در دو و یا سه نقطه کشور به داوطلبانی که فقط یک ماه تعلیم دیده بودند تحویــــل می شد و از جنوب به سمت شمال به سوی مرز جلفا راه می افتادند. اگر گفته شود از جنوب به شمال تا شهر جلفا کامیون ها آن چنان پشت سر هم حرکت می کردند؛ اگر تشبیه شود به قطاری که طولش از جنوب تا شمال بود تشبیه نامناسبی نیست. قشون اشغالگر هرچه اشغالگران اراده می کردند ستون پنجم داخلی آماده کمک و راهنمایی برای آزار و اذیت کسانی بود. که دستشان به دهانشان می رسید و دلشان از اشغالگران پر از خون بــــــود می کردند و با فوت و فن هایی از قبیل فلان آدم سکه طلا دارد شبانه از پشت بام سربازها را با سلاح وارد منازل می کردند.

یک لحظه به این شبیخون وحشتناک بیندیشید و ببینید چه وقتی و به چه منظوری برای صاحبخانـــــه مهمان های خود خوانده با بیشــــرمی وارد می شدند. البته بحث این است ، همیشه در کمین مهمان های ناخوانده هستیم و آن ها از شمال و جنوب و غرب و شرق برای نیل به اهداف پلیدشان همیشه خبیثانه تلاش می کنند.

با یک مقایسه ساده روشن می دارد اصطلاح آذربایجان قهرمان سر ایران است؛ خواننده را از اینکه به جنگ های روس - ایران و عثمانی - ایران بپردازد الویت نمی دهد بلکه برای اینکه ماهیت همسایگان متجاوز و اغراض آنها را بهتر بشناسید مراتب زیر را می آوریم و از لحاظ زمانی مبدأ سوم شهریور ماه 1320 شمسی را انتخاب می کنیم.

· کشور عزیزمان در بحبوحه جنگ جهانی دوم توسط انگلیس و روس و امریکا اشغال می شود؛ درست است که تمام سرزمین پهناور کشور ایران دستخوش پیامدهای ناشی از اشغال می گردد، لیکن آذربایجان مستقیماً زیــر چکمه های سالدات های روس لگدمال می شود و قوای اشغالگر از هیچ جنایتی با همدستی ستون پنجم داخلی فروگذار نمی کنند.

· حدوداً در نیمه های سال 1322 دو سال بعد از اشغال، جنایتکاری به نام آقایف پاسگاه مرزی ایران در سیه رود را خلع سلاح کرد و به جنایاتی دست زد که زبان از ذکر آنها شرم دارد. قصد اصلی او با پشتیبانی قوای اشغالگر تأسیس حکومت خودمتار بود و چون عملاً متوجه شدند تمام شرایط جمع نبود با اظهار این عبارت که : ((هنوز میوه نرسیده است به موقع چیدنش می ماند)) از مرز عقب نشینی و به داخل خاک همسایه شمالی بر می گردد.

علاوه بر این ارتش سرخ شوروی پس از اشغال شمال ایران در شهریور 1320 به کمک عوامل خود کـــه در سال های گذشته تحت عنوان مهاجر راهی ایران کرده بود با اعزام گروه های فرهنگی، امنیتی و سیاسی فعالیت های گسترده ای را برای تجزیه ایران شروع کرد . علاوه بر ایجاد و تقویت حزب توده با تشکیل انجمن فرهنگی ایران و شوروی به اجرای برنامه های از پیش طراحی شده با رویکرد فرهنگی و تبلیغی مشغول شدند. با شروع فعالیت حزب توده و انجمن فرهنگی ایران و شوروی در مرند مبارزات ملی و مــــذهــــبی

علیه آن آغاز گردید . شهید حجت الاسلام شیخ محمدحسن رفیعیان، پدرم، از جمله کسانی بود که علنی به مخالفت با بیگانگان روسی و عوامل آنها پرداخت . تحت تأثیر وی اینجانب و عده ای دیگر مبارزه با حزب توده و عوامل ارتش سرخ را شروع کردیم.

   از آنجا که اشغالگران بر آن بودند با قتل و جنایت سلطه عوامل وابسته به خود را مستحکم نمایند پدرم و عده ای دیگر از رجال ایراندوست مرند به دست تروریست های تعلیم دیده فرقه دموکرات به شهادت رسیدند. ترورها با شهادت وی آغاز گردید و به شهادت عده ای دیگر از مردان وطن پرست مرندی ادامه یافت. از رجال ایراندوستی که طی این دوره تاریک به شهادت رسیدند می توان به اسامی زیر اشاره کرد: سید عبدالله محیط رئیس دادگاه مرند که مردی مردمدار بود. شاهزاده ابوالخیر میرزا رئیس پست و تلگراف مرند، حبیب الله هوجقانی و کربلایی باقرلیواری.  حبیب الله هوجقانی به همراه پسران جوان و برادر و عموزاده اش به این گناه به شهادت رسیدند که حبیب الله به دفاع از ناموس یک زن ایرانی در مقابل افسر بیگانه روسی برخاسته و سیلی محکمی به گوش آن افسر بیگانه نواخته بود.

   در آن ایام مرند به قتلگاه فرقه دموکرات معروف شده بود زیرا کسانی را که به هر علت با فرقه دموکرات به مخالفت برخاسته بودند دستگیر و جهت محاکمه و اعدام به مرند اعزام می کردند. پس از ترور ناجوانمردانه پدر به خاطر فعالیت هایم قرار بود من را هم ترور کنند که مخفیانه راهی تهران شدم و در تهران در کنار مبارزان آذربایجان به فعالیت مشغول شدم .


تبریز و فرقه دموکرات آذربایجان

ابراهیم ناصحی *

    تشکیل و سپس اضمحلال فرقه دموکرات آذربایجان گامی در راه تحقیق وصایای پطرکبیر بود. ارتش سرخ شوروی پس از اشغال ایران در شهریور 1320 فرصت یافت اهداف تاریخی خود در مورد ایران را عملی سازد. ضمن اینکه باتمهیدات قبلی شوروی، تعداد قابل توجهی جاسوس به همراه مهاجران به داخل ایران فرستاده بود، این جاسوسها همچون غلام یحیی نقش مهمی در عملی شدن برنامه های ارتش سرخ ایفا کردند.

 استالین با اهرم هایی چون حزب توده دولت ایران را تحت فشار گذاشته بود تا امتیاز نفت شمال را به دست آورد. وقتی از حصول نتیجه نا امید گردید طی دستوری باقراف را مامور اجرای نقشه تجزیه آذربایجان و الحاق آن به شوروی گردانید. در این مقطع سید جعفر پیشه وری با توجه به ویژگی هایی که داشت برای ریاست فرقه دموکرات انتخاب گردید .

شوروی از یک طرف با ارسال سلاح به فرقه دموکرات آن را مسلح نمود و از طرف دیگر ارتش سرخ، نیروهای نظامی ایران را از هرگونه اقدام در مقابل  فرقه دموکرات باز می داشت . فرقه دموکرات هم با هجوم به پادگانها در اندک زمانی بر آذربایجان مسلط گردید.

فرقه دموکرات در دورة یکساله تسلط خود اقداماتی چون ایجاد ایستگاه رادیویی و آسفالت خیابانها در آذربایجان انجام داد که با توجه به ماهیت این تشکیلات اقدامات فرقه دموکرات در حقیقت اجرای دستورات صادر شده توسط شوروی ها بود.

ناگفته نماند در مورد فرقه در برخــــــی منابع اطلاعات غلط و اغراق آمیزی وجود دارد از آن جمله آنچه ارتشبد فردوست در مورد مشاهدات خـود در تبریز تحت عنوان «تعقیب طرفداران پیشه وری» نقل کرده که با مشاهدات نگارنده در آن ایام کاملاً مغایر است.


هسته های مقاومت در ارسباران در مقابل بیگانگان

(1320-1325ش)

 حسین دوستی*

    سوم شهریور 1320ش برای ارسباران ، روزی ناخرسند و نشدنی فراموش است. روس ها از پل خدا آفرین گذشته و از راه کلیبر، خود را به اهر رسانده و از آنجا در نقاط دیگر پراکنده شدند. صبح سوم شهریور، صدای هواپیماهای سیاه رنگ روسی مردم اهر را از خواب بیدار کرد. هواپیماها شروع به بمباران خانه ها کردند. مردم، دسته دسته زیر آوارها و در آتش بمب ها سوختند. مردم، ناچاراً به باغ های جنوب شهر پناه بردند، ولی هواپیماها همان باغ ها را نیز هدف قرار دادند و حدود نود نفر از اهالی کشته شدند. خانه های مردم غارت شد و کودکان در مقابل مادرانشان کشته شدند. شهر به تصرف نیروهای شوروی درآمد و سواران و تفنگداران روسی در شهر مستقر شدند و مسجد صاحب الامر را اصطبل اسبهای خود کردند.

    به این ترتیب همة شهرهای ارسباران (اهر، کلیبر، خدا آفرین، و رزقان) به تصرف روس ها درآمد و بعد از استقرار نیروهای روسی، اقدامات نظامی و سیاسی نیز انجام گرفت. تشکیلات حزب توده و تجمعات آموزش های کمونیستی و تهدید و ارعاب مردم و مخالفین اشغالگری شروع شد، اما ارسباران که در هیچ برهه از تاریخ، یوغ رقّیّت بیگانگان و اشغالگران را نپذیرفته ، در این سالها نیز به مقابله با دشمن برخاست و مردان غیرتمندش با تشکیل هسته های مقاومت به مبارزه با روس های متجاوز پرداختند.  

    _حضرت آیه الله العظمی حاج سید کاظم طباطبائی کوه کمری اهری معروف به مجتهد اهری، حزبی به نام ((حزب اسلامی)) در اهر تأسیس کرد و با بسیج جمعی از مردم اهر و عشایر منطقه، در مقابل اهـــــــداف روس

ها و احزاب وابسته آنان ایستاد و تن به سازش نداد. آخوند اف عامل روس ها با انتشار شایعات وتهمت ها ، سعی در بد نام کردن و شکست دادن مجتهد کرد ولیکن، مجتهد شجاع اهری، با استقامت به مبارزاتش ادامه داد.

_عبدالله خان محمد خانلو، رئیس ایل محمد خانلوی قراجه داغ (ارسباران) که از سالها پیش در نوار مرزی کناره های رود ارس با روس ها می جنگید در سالهای اشغال (25 -1320) با سواران مسلح خود، روزگار روس ها را سیاه کرده و در جنگ های متعددی آنان را به زانو درآورده بود، لیکن در سال 1324ش که فرقة دموکرات به ریاست پیشه وری بر سرکار آمد، روس ها، عرصه را بر عبدالله خان تنگ تر کردند و بعد از انواع تهدیدها و تطمیع ها ، در یکی از درگیری ها بعد از زخمی شدن ، به اسارت فرقة دموکرات درآمد و در اهر توسط عمال فرقه اعدام می شد.

_سید صمدخان سید احمدی ، بزرگ ایل حسنبگلو ، سومین فرد غیرتمندی بود که در منطقه حسن آباد ارسباران، در پی اتحاد با عبدالله خان محمد خانلو ، به مبارزه با روس ها پرداخته و با افراد مسلح ایل خود، سال ها و ماه ها با اشغالگران جنگیده است. میر صمدخان که مدتی نیز در کسوت روحانیت بوده و سجع مهر وی ((صمدبن صمدالحسینی )) بوده ، در سال 1324ش توسط قشون فرقة دموکرات پیشه وری به فرماندهی ژنرال های روسی، دستگیر شده و در تبریز به همراه پسر و جمعی از بستگانش به طرز فجیعی به قتل رسیده اند.

    روس ها با این همه اقدامات ضد انسانی و بنابر توطئه های عدیده نتوانستند آذربایجان عزیز را از پیکرة ایران اسلامی جدا نمایند و سرانجام تلاشهای مبارزان مسلمان آذربایجان، به ثمر رسید و دشمن خانه زاد (فرقة دموکرات پیشه وری) را، همت غیرتمندان و نالة ستم کشیدگان ، درهم شکست و با فروپاشی فرقة دموکرات و فرار رذیلانة رهبران آن، آذربایجان به دامن میهن ایران برگشت .


فعالیت فرقة دموکرات آذربایجان در شهرستان سراب

اصغر حیدری *

    همزمان با حاکمیت فرقة دموکرات به ریاست پیشه وری در تبریز، فعالان فرقه در شهرستان سراب نیز بـــا سلاح های روسی ، به محدودة اداره های دولتی در شهر حمله کرده، آنها را تصرف نمودند. بخـــش زیادی از این سلاح ها به صورت محرمانه چند روز قبل توسط هواپیماهای روسی درمنطقه ای به نام آغ داغ (تپه سفید) بیرون شهر ریخته شده بود.

    تصرف مراکز دولتی بدون درگیری نظامی نکته قابل ذکری است، اما اعضای مسلح فرقه در حمله به مقر ژاندارمری شهر مواجه با مقاومت شدید شدند. درگیری شدید تا اذان صبح ادامه یافت و با اتمام مهمات ژاندارمری ها و آتش زدن طویلة اسب های ژاندارمری ، چند تن کشته و بقیه به اسارت در آمدند و در روستایی به نام مهین سیم کش تیر باران شدند. قتل عام ناجوانمردانه این اسرا بازتاب گسترده ای در منابع تاریخی این دوره یافته است.

    به حکم رؤسای فرقه در سراب چند تن از مرفهین و ارباب های دهات شهر، به نام مبارزه با سرمایه داری و حذف خان خانی به دار آویخته شدند. فرقه با تحریک حس قومگرایی و بزرگ کردن عقب ماندگی اجتماعی- اقتصادی منطقه به عضو گیری و گسترش نیروی نظامی خود پرداخت و چند تن از مأموران خشن آن، اغلب به ضرب و شتم مردم و باج گیری از متمولین شهر می پرداختند. از حوادث مهم سراب در این دورة یکساله قتل و غارت خان روستای آردالان می باشد. در جریان این حادثه شخص غلام یحیی رهبر فدائیان فرقه دموکرات رهبری عملیات را بر عهده داشت. ضمن اینکه فــــرقه

دموکرات روستاهای اطراف سراب را مجبور کرده بود برای این عملیات افرادی را  اعزام کنند.

    اسامی اداره ها، مغازه ها ، مدارس و نیز کتابهای درسی به زبان ترکی برگردانده شد و اکنون چند مـورد از کارنامه های تحصیلی صادره در یک سال حاکمیت فرقه، به زبان ترکی و مربوط به شهر سراب موجود است. تقریباً هر هفته توسط اعضای فرقه میتینگ و راهپیمایی در خیابانهای اصلی شهر با هدف قدرت نمایی و جذب مردم صورت می گرفت. سرابی بودن فرمانده ارشد نظامی فرقة دموکرات یعنی غلام یحیی دانشیان بر حساسیت موقعیت شهر در سیاست گذاری و تبلیغات فرقه می افزود. با شکست فرقه و فرار اعضای آن ، شهر سراب نیز آزاد شد و بعضی از افراد شرور فرقه که نگریخته بودند توسط مردم به قتل رسیدند. تعداد قابل توجهی از افراد نظامی فرقه به دستور رؤسای خود به شوروی سابق   آذربایجان شوروی پناهنده شدند بنابراین (با ازدواج یا زاد و ولد) اکنون پس از شش دهه تعدادی از مردم شهر و روستاهای حومة سراب فامیل و بستگانی در شهرهای جمهوری آذربایجان دارند.


مبارزه عشایر شاهسون آذربایجان با عناصر فرقه دموکرات و نیروهای شوروی

( شهریور 1320 تا آذر 1325 )

                                                                                                             میرنبی عزیز زاده *

   سحرگاه 25 اوت 1941م/ سوم شهریور 1320 ش ، کشور بی طرف ایران در جریان جنگ جهانی دوم، از شمال  و جنوب مورد تجاوز نیروهای شوروی و انگلستان قرار گرفت .

    با  تسلیم حقارت آمیز ارتش  رضا شاه پهلوی و سقوط پادگان های نظامی تبریز، اردبیل، مشکین شهر و در ساعات اولیه تجاوز نیروهای بیگانه عشایر غیرتمند شاهسون که به طور کامل از سوی رژیم پهلوی خلع سلاح شده بودند به صورت خودجوش در مرزهای مغان، اجارود و مشکین شهر با متجاوزان درگیر شدند. مقاومت عده ای از جنگجویان شاهســـــون در پاسگاه های مرزی پیر ایوات لو، گرگ تپه، مرادلو، آزادلو و بیله سوار مغان، برگ زرینی از تاریخ حماسه ساز عشایر آذربایجان در این واقعه بزرگ به حساب می آید.

     بعد از استقرار نیروهای شوروی در آذربایجان ، اردبیل، زنجان، گیلان و ... هزاران نفر از عناصر حزب کمونیست جمهوری های آذربایجان و ارمنستان شوروی با هدایت مستقیم استالین و کاخ کرملین، وارد نواحی شمال غرب ایران شده و به فعالیت های فرهنگی، امنیتی  و نظامی مشغول شدند.

     کمونیست های اعزامی از جمهوری های آذربایجان و ارمنستان، از همان ابتدای ورودشان به تبریز و شهرهای مهم شمال غرب ایران، تجزیه نواحی متصرفی ارتش سرخ شوروی را در سر می پروراندند. عده ای از تربیت یافتگان

گروه های سوسیال دموکرات قدیمی و احزاب کمونیست و حزب توده با این تبلیغات همنوا شدند . بخشی از توده های مردم ستمدیده شهری و روستایی نیز به امید نجات ازحاکمیت ظالمانه رژیم پهلوی، در اوایل امر در برخی از شهرها به حمایت از آنان برخاستند.

    عشایر شاهسون ، مؤثرترین کانونی بود که توجه نیروهای اشغالگر و عناصر آنان را به خود جلب کرد و فرماندهان و مأمورین امنیتی آنان، با انواع حیله و تدابیر و حتی تهدید به سراغ بزرگان طوایف شاهسون رفتند، اما از این مردان غیرتمند ، پاسخ منفی شنیدند.

     گرچه ، با حکمت و سیاست مدبرانه، تعدادی از متفقین شاهسون به هواداری از عناصر وابسته به شوروی برخاستند، اما بدنه و ستون فقرات عشایر مخالف اشغال کشورشان شدند.

درایام اشغال، جنگجویان عشایر تحت رهبری روحانیون منطقه، دفاتر حزب توده را در اردبیل به آتش کشیدند و از گسترش فعالیت های آنان در شهرهای آذربایجان به ویژه در قلمرو زندگی طوایف شاهسون جلوگیری کردند. در همین رابطه برای جلب حمایت توده مردم، موضوع فتوای جهاد آیت الله العظمی آقا سید یونس موسوی نجفی، مبنی بر قیام علیه عناصر کمونیست و نیروهای اشغالگر را تبلیغ کردند.

    در سال 1324 و همزمان با ایجاد فرقه دموکرات آذربایجان توسط مسکو و میرجعفر باقراف رئیس جمهور آذربایجان شوروی و گسترش فعالیت آنان در شهرهای آذربایجان ایران، دو پایگاه مقاومت چریکی عشایر در منطقه اجارود و ارشق در ولایت اردبیل به وسیله عشایر شاهسون تشکیل شد.

    آنان طی درگیری های متعدد، ضربات مهلکی بر پیکر فدائیان فرقه دموکرات آذربایجان، عوامل امنیتی و نظامی شوروی وارد ساخته و در همین راه تعدادی از جنگجویان خود را فدای خاک پاک ایران عزیز نمودند. سرانجام، گروه چریکی عشایر با حمایت ارتش جدید ایران در سال 1325 وارد جنگ سرنوشت ساز با فدائیان فرقه دموکرات شده و در آذر 1325 ، در حالی که ستون های ارتش هنوز از قافلانکوه میانه عبور نکرده بودند دفاتر فرقه دموکرات در تبریز، اردبیل و شهرهای دیگر آذربایجان به تصرف جنگجویان شاهسون و توده مردم مسلمان این منطقه در آمد.

   بدین ترتیب ، عشایر شاهسون بار دیگر بر صفحات تاریخ درخشان بیگانه ستیزی صدها ساله خود برگ های زرینی افزوده و آذربایجان سرافراز را از تعدی بیگانگان محفوظ داشتند و به جهانیان اعلام کردند که وارثان شهدای جنگ چالدران و نهضت مقاومت حماسه آفرین عشایر آذربایجان زنده و پایدار هستند .


مشکلات فرقه دموکرات در یک سال حکومت بر آذربایجان

دکتر رحیم شهرتی فر*

    فرقه دموکرات آذربایجان ، در 12 شهریور سال 1324 زیر چتر حمایتی نیروهای اتحاد شوروی که علیرغم پایان جنگ جهانی دوم از ایران خارج نشده بودند با انتشار مرامنامه خود اعلان موجودیت کرد و با سرعت تمام انتخابات مجلس ملی آذربایجان را در تمامی شهرستانهای ایالت آذربایجان برگزار نمود. نمایندگان منتخب این مجلس که اکثریت قریب به اتفاق آنها از عناصر وابسته به فرقه دموکرات یا حزب توده ایران محسوب می شدند برای صبح روز چهارشنبه 21 آذر 1324 به تبریز دعوت و در اولین جلسه خود با تشکیل حکومت ملی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری موافقت کردند و پیشه وری هم در بعد از ظهر همان روز فهرست کابینه دولت خود را به آن مجلس معرفی نمود.

حاکمیت فرقه دموکرات و حکومت ملی آذربایجان دچار مشکلات زیادی گردید که در این مقاله به بعضی از مهمترین آن مشکلات اشاره و با تکیه بر منابع تاریخی دست اول و اسناد معتبر مورد بررسی قرار گرفته است. فهرست مشکلات مورد توجه عبارتند از:

1.          عدم همراهی و همکاری مردم آذربایجان با حکومت فرقه دموکرات آذربایجان

 مردم آذربایجان با شناخت ماهیت وابسته و تحت الحمایگی فرقه دموکرات به اتحاد جماهیر شوروی، اهداف آن فرقه را مورد ارزیابی قرار داده نه تنها از حمایت فرقه دموکرات سرباز زدند بلکه برای انحلال حکومت فرقه دموکرات لحظه شماری می کردند، تا اینکه در 21 آذر سال 1325 قبل از رسیـــدن

نیروهای ارتش ایران مردم آذربایجان خود بر علیه فرقه و حاکمیت آن شوریده و آنان را از آذربایجان بیرون کردند .

2.          مشکلات اقتصادی

 الف . ناشی از قطع ارتباط با استانهای همجوار

ب . مشکل جمع آوری مالیات و عدم پرداخت مالیات توسط مردم آذربایجان به فرقه

ج . مشکلات ناشی از اجرای قانون تقسیم اراضی کشاورزی و مهاجرت مالکین ا ز منطقه

د. مشکلات ناشی از اختلال سیستم مالی و پولی به خاطر عدم فعالیت بانک ملی شعبه تبریز

هـ. بیکاری، فقر عمومی و کمبود مایحتاج عمومی

3.  مشکلات ناشی از اجرای قانون نظام وظیفه عمومی مصوب مجلس ملی آذربایجان و فرار نظامیان و فدائیان از پادگانها و مناطق عملیاتی، همچنین ضعف تدارکات و پشتیبانی ارتش تشکیل یافته توسط فرقه .

4.  شورش و درگیری و نا امنی های بوجود آمده در مناطق مختلف آذربایجان و ناتوانی ارتش حکومت فرقه در برقراری امنیت کامل در مناطق تحت سیطره.

5.  درگیری نظامی اکراد مسلح با مردم و عوامل حکومت آذربایجان و ناتوانی حکومت فرقه برای ایجاد امنیت در مناطق کردنشین آذربایجان.

6.  ناکار آمدی عوامل اجرایی فرقه دموکرات در مناطق مختلف و ظلم و تعدی و بی انظباطی فدائیان و افراد وابسته به فرقه دموکرات که در حق مردم عادی مرتکب می شدند و باعث افزایش نارضایتی مردم می شد.

7.  عدم استقبال مردم آذربایجان از روزنامه آذربایجان ارگان فرقه دموکرات آذربایجان و بی اعتمادی مردم به اخبار و برنامه های رادیو تبریز که توسط فرقه دموکراتها راه اندازی و اداره می شد.

8.  تغییر سیاست اتحاد جماهیر شوروی در حمایت از فرقه دموکرات که تحت فشار قدرتهای جهانی بوجود آمد و توافق دولت ایران با شوروی که در سرنوشت حکومت فرقه دخالت تمام داشت.

9.  نبود انگیزه و روحیه مقاومت در بین عناصر مختلف طرفدار فرقه در شهرستانهای مختلف آذربایجان خصوصاً پس از انتشار اخبار مربوط به توافق دولت ایران و شوروی .



فرقه دموکرات و تجزیه آذربایجان

(روایتی از دیروز پندی برای امروز)

                                                                                       محمدرضا قلی زاده*

در 12 شهریور سال 1324 هنگامی که سرزمین های شمالی کشور در اشغال نیروی ارتش سرخ شوروی بود، فرقه دموکرات آذربایجان با صدور مرامنامه ای در تبریز اعلام موجودیت کرد و توانست با تمهیداتی در 21 آذر همان سال قدرت را در آذربایجان از دست حکومت مرکزی خارج و به مدت یکسال خود جایگزین آن گردد.

    درباره چگونگی پیدایش، کارکرد یکساله، فروپاشی فرقه و ... بطور کلی دو دیدگاه وجود دارد.

نخست: دیدگاه هواداران فرقه، که تشکیل فرقه را خیزشی انقلابی و برآمده از اراده آذربایجانی ها، و برای تحقق خواسته های مردم آذربایجان می دانند.

     دوم: دیدگاهی که باور دارد، فرقه دموکرات با طرح و نقشه و پشتیبانی همه جانبه شوروی پدید آمد. تا برنامه جداسازی آذربایجان از ایران را عملی سازد.

    داوری درباره این دو دیگاه متضاد و نیز اینکه آیا میان پیدایش فرقه و سیاست های شوروی پیوندی بوده است و یا نه؟ تا چند سال گذشته مبتنی بر نوشته هایی بود که بیشتر جنبه ی خاطرات داشتند. تا اینکه پس از گذشت چند سال از فروپاشی شوروی سرانجام پژوهشگران توانستند به برخی از اسناد محرمانه دولتی دست یابند و بدینسان راه برای ارزیابی هرچه درست تر این جریان باز شد.

    دکتر جمیل حسنلی از پژوهشگران جمهوری آذربایجان، با بهره گیری از اسناد محرمانه بایگانی مرکزی دولتی جمهوی آذربایجان در سالهای 1998-1999 دو کتاب منتشر کرده که ترجمه این دو کتاب با نام ((فراز و فرود  فرقه دموکرات آذربایجان به روایت اسناد محرمانه آرشیوهای اتحاد شوروی)) از سوی نشر ((نی)) در سال 1383  منتشر گردید.

    اسناد منتشر شده بیانگر آن است که کارگزاران شوروی به ویژه رهبری حزب کمونیست آذربایجان شوروی ((میر جعفر باقراف)) پیش از آغاز جنگ شوروی با آلمان به گونه ای جدی سرگرم زمینه سازی درباره آذربایجان ایران بوده است. پیشتر، شوروی در چند دوره میان سالهای 1932 تا 1938 اقدام به بیرون کردن بسیاری از شهروندان قفقازی که از سوی ارگان های امنیتی، ایرانی تبار شناخته شده بودند کرد، در میان این رانده شدگان که شمار بسیاری از آنها در آذربایجان اسکان یافتند مقامات امنیتی، مأموران خود را به ایران فرستاده بودند .

    با آغاز جنگ و اشغال سرزمین های شمالی ایران توسط ارتش سرخ، راه برای اجرای نقشه های از پیش تعیین شده باز شد، در آغاز روزهای اشغال ایران، باقر اف از سوی استالین برای گفتگو درباره آذربایجان ایران به مسکو فراخوانده می شود. دراین گفتگوها قرار شد از آذربایجان شوروی گروه هایی مرکب از نیروهای حزبی، امنیتی ، تبلیغی ، بهداشتی به رهبری ((عزیر علی اف )) به آذربایجان ایران فرستاده شوند. باقر اف در دیداری با هیأت اعزامی تاکید می کند :... ما باید دیر یا زود آذربایجانی های مقیم آنجا (ایران) را با برادران آذربایجان شوروی پیوند دهیم... تمام این سرزمین ها آذربایجان ماست.

    آشکار شدن مأموریت گروه های فرستاده شده و بحرانی بودن شرایط جنگ در آن برهه ، باعث می شود، شوروی گروه های فرستاده شده به رهبری عزیز علی اف را به شوروی بازخواند.

    با پیروزی شوروی در جنگ، اجرای برنامه ناتمام مانده ی آذربایجان با آهنگی پر شتاب از سر گرفته می شود، حسن حسن اف در 24 بهمن 1323 درگزارش خود به باقر اف ، یاد آور می شود: آزادی خلق آذربایجان باید با قلع و قمع آلمان هیتلری مصادف شود.

    در اوائل ژوئیه 1945.م ( تیر مرداد 1324 ش) میر جعفر باقر اف به مسکو احضار شد . در ششم همین ماه دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان را برای رهبری جنبش جدایی خواهانه در آذربایجان تصویب کرد. در قرار دفتر سیاسی پیش بینی شده بود که گروه های مسلح از جدایی خواهان آذربایجان و هواداران شوروی تشکیل گردند. بیشتر گروه هایی که در آذربایجان مسلح شدند مهاجران قفقازی بودند .

    به دنبال این مصوبه به دستور باقر اف، عبدالصمد کامبخش ، عضو کمیته مرکزی حزب توده، صادق پادگان، مسئول کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان . شبستری و میر جعفر پیشه وری مدیر روزنامه آژیر را مخفیانه به باکو آوردند، درگفتگوهای باکو پیشه وری برای رهبری فرقه دمکرات برگزیده شد.

    پس از تشکیل فرقه دموکرات در شهریور 1324 بر اساس قرار حزب کمونیست شوروی 80 نفر مأمور امنیتی که آموزش های ویژه دیده بودند به آذربایجان فرستاده شدند و یک سری عملیات تروریستی انجام دادند.

    سرانجام در 21 آذر 1324 فرقه دموکرات قدرت را در آذربایجان به دست گرفت ، رهبران فرقه پیشنهاد می کردند تا مهلت خروج نیروهای شوروی از ایران به پایان نرسیده آذربایجان از ایران جدا گردد و یک حکومت دمکراتیک توده ای طبق الگوی جمهوری توده ای مغولستان اعلام موجودیت کند. ولی رهبران حزب کمونیست شوروی با رعایت اصل پنهان کاری برنامه جدایی آذربایجان را به گونه ای پیـــش می بردند که انگشت اتهام به سوی آنان اشاره نشود.

    با بیرون رفتن نیروهای ارتش سرخ در نیمه اردیبهشت 1325  فرقه دموکرات که نتوانسته بود اعتماد مردم را به دست آورد ، با از دست دادن پشتوانه  اصلی خود رفته رفته در سراشیبی فروپاشی قرار گرفت و سرانجام در سالروز به قدرت رسیدنش سقوط کرده و رهبران و عوامل فرقه ناگزیر به شوروی گریختند.


فراز و فرود فرقه دموکرات در آذربایجان

(از نگاه اسناد)

منیژه صدری*

    با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان یافتن دوران جنگ سرد امکان استفاده از اسناد آرشیوهای موجود در آن کشور برای محققان فراهم شد. آقای جمیل حسنلی با استفاده از همان اسناد دو جلد کتاب تالیف کردند که آقای منصور همامی مختصری از این جلد کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرد. اما قبل از ترجمه این کتاب استاد کاوه بیات در فصلنامه فرهنگی اجتماعی ((گفتگو))  دو سند در مورد تاسیس فرقه دموکرات در آذربایجان منتشر کردند. در دو سند منتشره شده،  از تدابیر لازم دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی ؛ درخصوص سازماندهی جنبش های جدایی خواهانه در آذربایجان ایران  و سایر شهرهای شمال ایران اطلاع می دهد. برای رهبری این جنبش جدایی خواهانه در آذربایحان تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان پیش بینی شده بود.

   برای رهبری جنبش جدایی خواهانه آذربایجان می بایست به فوریت یک گروه مسئول در تبریز تشکیل می شد. رهبری عالی این گروه به عهده میر جعفر باقر اف و یعقوب اف گذاشته شد. توسعه کمک های اقتصادی و فرهنگی به اهالی آذربایجان ایران از جمله تدابیر اتخاذ شده از سوی شورای کمیسارهای اتخاد شوروی بود. برای رسیدن به این هدف تصمیمات زیر اتخاد شد:

     گسترش ارتباط با اهالی محلی ، استفاده از اهالی جمهوری آذربایجان در ترکیب هیأت های سیاسی و نظامی ، چاپ و پخش حداقل سه روزنامه به زبان آذربایجـــــانی، ایجــــاد نمایندگی بازرگانی آذربایجانی (جمهــــــوری) در

موسسات شوروی در شهرهای تبریز ، اردبیل ، گماشتن نمایندگی های سیاسی در پست های کنسول، معاون کنسول و دبیر کنسولگری از اهالی آذربایجان (جمهوری)، تاسیس چاپخانه برای چاپ آثار، گسترش روابط فرهنگی ایران و شوروی در شهرهاو ...

دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی قطعنامه ای به تصویب رساند که در آن به باقر اف ماموریت داده شد برای رسیدن به هدف، یعنی فراهم آوردن زمینه ایجاد یک استان خود مختار ملی آذربایجان در چارچوب دولت ایران و شکل دادن به مجموعه ای از جنبش های جدایی خواه در برخی از ایالات ایران اقدام کند. به همین منظور مقرر شد برای رسیدن به هدف فوق اقدامات زیر انجام شود:

تاسیس یک حزب دموکرات در آذربایجان ایران تحت عنوان فرقه دموکرات آذربایجان و ادغام حزب توده در فرقه، ایجاد انجمن پیوندهای فرهنگی میان جمهوری شوروی آذربایجان و ایران ، ایجاد انجمن دوستان آذربایجان ایران، انتشار یک مجله مصور و سه روزنامه در آذربایجان، سازماندهی مجموعه ای از گروه های پارتیزانی مسلح در چارچوب یک حرکت جدایی خواهانه، تخصیص بودجه برای تهیه تسلیحات لازم، و ...

 اسناد موجود در آرشیوهای ایران که گزارش های ماموران شهربانی است نشان می دهد که تصمیمات ذکر شده با اندک فاصله زمانی در ایران به اجرا گذاشته شده است. به عنوان مثال ماموران شهربانی جلفا گزارش می دهند که در علمدار و گرگر انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی تاسیس شد. و یا در سراب و اهر تابلو دفتر حزب توده طی تشریفات خاصی برداشته و تابلو حزب دموکرات نصب شد (دموکرات فرقه سی) ، مأموران شهربانی از میانه، گزارش حمل اسلحه با کامیون می دهند که روی آنها با یونجه پوشیده شده بود.

موضوع مقاله بررسی و تطبیق گزار شهای موجود داخلی با تصمیمات دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی است.

   


علل شکست فرقه دموکرات آذربایجان

شهره جلال پور *

   

تحلیل و بررسی فرقه دموکرات آذربایجان بدون توجه به علل شکست فرقه درست به نظر نمی رسد ، نگارنده دراین مختصر به مهم ترین دلائل آن اشاره می کند:

_وابستگی به شوروی، ارتباط پیشه روی با جعفر باقر اف ، رئیس جمهوری آذربایجان شوروی و کمک های این جمهوری به فرقه... موضوعی نبود که از دید مردم پنهان بماند.

_ارتباط با حزب توده، پیوستن صادق پادگان به فرقه به همراه تعداد زیادی  نفر از اعضاء شاخه ایالتی حزب توده و این که پیشه وری خود از فعالان قدیمی حزب کمونیست ایران بود و ... باعث دلسردی مردم از فرقه گردید.

_اشتباه تاکتیکی فرقه دموکرات آذربایجان در اتحاد با فرقه دموکرات کردستان که به علت تفاوتهای مذهبی، گویش و لباس خاص و ... باعث ایجاد احساس دوری مردم از فرقه دموکرات آذربایجان شد.

_عدم توجه به مذهب و تمایلات مذهبی مردم ، خصوصاً در منطقه آذربایجان که حساسیت های مذهبی آن بسیار بالا  است، عامل مهم دیگری در شکست فرقه بود.

_ تداخل و ابهام بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت فرقه مثل مصادره اموال و املاک و تنبیه جنایت کاران که باعث ترس مردم آذربایجان از فرقه شد.

_حمله به زنجان که باعث تضعیف روحیه فرقه آذربایجان شد.

_حمله قوای نظامی حکومت مرکزی ، تصرف تبریز و سایر شهرها.

_تهدید عدم حمایت پیشه وری به جدا کردن آذربایجان از ایران در باشگاه مهرگان، در صورت خودداری حکومت مرکزی از موافقت با تقاضاهای فرقه.

_عدم حمایت شوروی به فرقه پس از امضاء قرارداد قوام سادچیکف.

_نگرانی مردم ایران از جدائی آذربایجان از ایران.

_در مرامنامه فرقه تنها به نیازهای محلی و بومی ترک زبانان آذربایجان توجه شده بود، نه بــــــه خواست های دموکراتیک مردم ایران ، که دلسردی مردم را به همراه داشت.

_ توجه خاص به تبریز و آذربایجان شرقی بدون در نظر گرفتن نیازهای ساکنان دیگر نقاط خصوصاً آذربایجان غربی.

_ جدا کردن منافع آذربایجانی ها از غیر آذربایجانی ها .

_ پناهندگی پیشه وری و عده ای از یاران او به آذربایجان شوروی، قبل از حمله حکومت مرکزی که موجب تضعیف روحیه فرقه ای ها گردید.

_ اختلافات داخلی بین کادر رهبری فرقه.

_ اختلاف بین دو فرقه دموکرات کردستان و آذربایجان

به رغم برخورداری فرقه از مبانی نظری ایدئولوژیک قوی، چون وحدت و انسجام ملی را نادیده گرفته بود، به شسکت ایدئولوژی منجر شد.


اردبیل در بحران

                              رحیم نیکبخت *

    اردبیل و پیرامون آن از نقاط استراتژیک و مهم آذربایجان در تاریخ معاصر ایران می باشد به ویژه  بعد از جنگهای روسیه علیه ایران و تصرف هفده شهر ایرانی آران. این ناحیه یکی از مناطق مواصلاتی ، تجاری ایران و قفقازیه (سرحدات روسیه) بود. بر اساس همین اهمیت استراتژیک روسیه از اوایل قرن چهاردهم هجری تعرضات پردامنه ای را برای تصرف این ناحیه داشته است. پس از شهریور 1320 و اشغال ایران توسط بیگانگان فرصت مناسبی بود تا شوروی منویات خود در مورد ایران را عملی سازد که در برپایی حزب توده و سپس فرقه دموکرات به منصه ظهور رسید.

    از بدو تأسیس حزب توده مخالفت هایی توسط رجال و علما بروز کرد که در پرتو حمایت های آشکار و نظامی ارتش سرخ سرکوب گردید. پس از تشکیل فرقه دموکرات در آذربایجان  اتحاد جماهیر شوروی با ارسال نود کامیون اسلحه از مرز آستارا به داخل ایران به مسلح کردن آن پرداخت. علاوه بر اهمیت شهر، وجود عشایر غیورشاهسون هم مزید بر علت بود تا ارتش سرخ که تجربه رویارویی با این عشایر ایران دوست را داشت بر آن باشد؛ یا این عشایر را جلب یا سرکوب نماید. رفت و آمد مأموران عالیرتبه سیاسی امنیتی شوروی به منطقه حکایت از این اهمیت داشت.

    پس از مسلح شدن گسترده فرقه دموکرات تعرض به پادگانها و پاسگاههای ژاندارمری در پناه ارتش سرخ شروع گردید. در اردبیل نیروهای متجاوز شوروی آشکارا تیپ اردبیل را از مقابله با فرقه دموکرات باز داشته امکان تصرف شهر توسط آنها را فراهم آوردند. روحیه سربازان و افسران تیپ اردبیل هم که کفن پوشیده آماده مقاومت و شهادت بودند با خدعه و نیرنگ درهم شکسته شد و با تسلیم شدن تیپ و عزیمت افسران و سربازان به سمت تهران، اردبیل به دست فدائیان وابسته شوروی افتاد.

 


خوی از شهریور 1320 تا آذر 1325

دکتر محمدقلی دقیقی *

   با اشغال ایران در شهریور 1320 توسط نیروهای بیگانه، دوره ای به وجود آمد که به دو دلیل داخلی و خارجی از اهمیت خاصی برخوردار شد. گرچه ابعاد خارجی این مسأله در بعد جهانی آن به اندازه کافی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است، ولی متأسفانه زمینه های داخلی بحران هنوز به روشنی بیان نشده است، از جمله در خصوص وضعیت مردم این شهرستانها در این دورة پنج ساله و تعامل آنها با نیروهای بیگانه ، و تاریخ تحولات این منطقه ناگفته های بسیاری در آن مقطع زمانی دارد.

   شهادت عده ای از سربازان خوی ، توسط ارتش سرخ شوروی ، از اولین حوادث این منطقه در این مقطع است . فعالیت حزب توده برای نیروهای اشغالگر روس تا سال 1324ش ادامه داشت ضمن اینکه روس ها در آذربایجان به ویژه در خوی مخالفان حزب توده را در سطوح مختلف مجبور به خروج از منطقه می کردند . پس از استقرار فرقه دموکرات مبارزات ملی و میهنی در خوی همچون سایر نواحی آذربایجان شروع شد. در مقابل فرقه دموکرات برای تسلط بر اوضاع هر مخالفتی را به شدت سرکوب می کرد. قتل فرقانی کتابفروش به جرم فروش مجله یادگار، قتل  باقری، جوان با غیرت خویی که از ناموس خود دفاع می کرد، قتل سروان بورانی رئیس ژاندارمری خوی، روانبخش رئیس ثبت احوال خوی، از جمله اقدامات فرقه بود.

   باتوجه به جنایات مذکور، رفتاری که با رجال ملی و ایران دوست خوی، چون مرحوم آقاسی، مرحوم ابوالقاسم مجتهدی و برکناری میرزا یحیی خان امیر چوپانی قاضی درستکار و مورد اعتماد و احترام مردم انجام دادند به رویگردانی بیشتر مردم خوی از فرقه دموکرات منجر گردید. مقاومت هایی که در مقابل تنظیم ساعت اداری خوی با ساعت مسکو بروز کرد نشانه این رویگردانی بود.

   فرقه دموکرات در آستانه اولین سال استقرار خود بر آن بود در عیدی که عید خون ( قان بایرامی) نام گذاری شده بود تمام رجال ملی و مذهبی را در شهرها و روستاهای آذربایجان قتل عام کند. دست تقدیر چنان بود که در 21 آذر 1325 عید خون رجال ملی ومذهبی به عید خون فرقه دموکرات تبدیل شد.

   


رابطه حزب توده با فرقه دموکرات آذربایجان

شیوا جلال پور *

    یکی از فعال ترین احزاب سیاسی ایران که پس از خروج رضا شاه توسط بازماندگان اعضای گروه تقی ارانی (گروه 53نفر) چون بزرگ علوی ، ایرج اسکندری ، احسان طبری و ... و عده ای از فعـــــالان سیاسی دوره های قبل چون جعفر پیشه وری، رضا روستا ، نوشین و ... به وجود آمد، حزب توده بود. به رغم این که ((حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران )) سرلوحه شعارها و مرام نامه حزب بود ، وابستگی به شوروی از اولین روزها تاسیس حزب جلوه گری نمود. در ارتباط با ماجرای نفت شمال، و اقدامات متعصبانه و غرض آلود این حزب در برپایی میتینگ و استفاده از ارتش سرخ و توپ و تانک های آنان در تظاهرات ، تمام شک ها را به یقین تبدیل نمود. حزب توده از تاسیس در 1320 تا 1324ش ، یعنی تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان ، بنا به دلائل زیر توفیقی در ایران به دست نیاورده بود:

_ بنابر مرامنامه حزب ، فعالیت های تشکیلات حزب توده پارلمانتاریستی بود و در خارج از مجلس هدفی را تعقیب نمی کرد.

_ شعارهای طبقاتی حزب، نتوانسته بود ملت ایران را جذب کند.

_ ماهیت ضد دینی حزب، باعث پراکندگی مردم از آن تشکیلات شده بود.

_ وابستگی به شوروی ، محبوبیت حزب را تحت الشعاع قرار داده بود.

_عدم موفقیت حزب در ایجاد اقدام جدی و انقلابی باعث دلسردی مردم شده بود.

   دولت شوروی که در خلال جنگ جهانی دوم نتوانسته بود امتیاز نفت شمال را اخذ کند، بر خلاف تعهدات بین المللی اش به متفقین، به جای تقلیل قوا و خروج از ایران، به تقویت نیرو در استان های کردستان و آذربایجان پرداخت .پیشه وری نیز پس از مذاکرات و مکاتبات طولانی با شبستری و جعفر باقر اف به تبریز رفت تا فرقه دموکرات را تاسیس نماید. چون یکی از پایگاه های مهم حزب توده در آذربایجان بود و تعداد قابل توجهی عضو داشت ، پس از مذاکره بین  پیشه وری ، شبستری و صادق پادگان که در آن زمان رئیس تشکیلات مالیاتی حزب توده در آذربایجان بود، قرار شد پیشه وری تشکیلات فرقه را به عنوان یک تشکل ملی ایجاد کند و بعد پادگان با سران تشکیلات حزب مذاکره کند.

    پس از این توافق اولیه و جذب پادگان به فرقه، بدون اطلاع کمیته مرکزی، حزب توده ایجاد شد. دکتر ایرج ذوقی معتقد است تشکیلات فرقه همان حزب توده بود که در شکل و سازمان جدیدی خود نمایی کرده بود. احتمالاً تجدید و تغییر سازمان حزب به دو دلیل صورت گرفته بود:

الف حزب توده به توطئه و دسیسه گری و خشونت بر علیه ملت ایران و وابستگی به شوروی شهرت داشت.

ب حزب توده در آذربایجان ، توسط افرادی اداره می شد که دولت شوروی به آنان اعتقاد و اعتمادی نداشت.

نگارنده بر این اعتقاد است که گذاشتن عنوانی بومی و ملی به نام فرقه دموکرات بر خلاف حزب توده، رنگ و بوی چپ و وابستگی به شوروی را نداشت، بنابر این مردم راحت تر جذب آن می شدند.

    پس از پیوستن پادگان به فرقه در سفری که به تهران داشت، اعضـــاء دفتر مرکزی حزب توده را در جریان تشکیل فرقه و پیوستن اعضاء شاخه ایالتی حزب توده آذربایجان به فرقه قرار داد . فریدون کشاورز می نویــــسد: « الحاق شاخه ایالتی حزب توده آذربایحان به فرقه در چند روز اول کمی نارضایتی در رهبران حزب ایجاد کرد. پادگـان اطــلاع داد کـــــــه حزب ما

موافقت رفقای شوروی به فرقه دموکرات آذربایجان که فردا(13شهریور1324) تشکیل آن اعلام می شود، پیوسته اما کم کم نارضایتی اعضاء به موافقت و امید به پیشرفت نیروهای ضد ارتجاعی مبدل شد و حتی منجر به تمایل نیروهای غیر مارکسیست مانند ملی گرایان و حزب ایران شد.»

    کیانوری می نویسد «خلیل ملکی نسبت به جریان آذربایجان بدبین بود. اسکندری و جودت برای فرقه سینه چاک دادند و اردشیر آوانسیان گرچه با پیشه وری مخالف بود ، اما سیاستش سکوت تایید آمیز بود که در نهایت منجر به موافقت حزب توده به انحلال شاخه ایالتی حزب در آذربایجان و پیوستن اعضاء آن به فرقه گردید.»

   این ارتباط از دید مردم ایران و آذربایجان پنهان نماند و یکــی از مهم ترین دلایل شکست فرقه ، ارتباطش با حزب توده و به موازات آن ارتباط با اتحاد جماهیر شوروی بود.


بررسی ابعاد نظامی حوادث سال های 25-1324 آذربایجان

ابراهیم مشفقی فر*

    هر چند در خلال گزارش های مربوط به تحولات آذربایجان در سال های 1324 و 1325 خورشیدی به طور پراکنده به ابعاد نظامی آن پرداخته شده، اما به طور منسجم و مستقل مورد توجه قرار نگرفته است. به هر حال حادثه ای که در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی اهمیت داشت، اما برجسته ترین بعد این ماجرا جنبه نظامــی آن می باشد. بی شک هر فعل و انفعال نظامی در ابعاد تشکیلاتی، عملیاتی و مدیریتی و تدارکاتی آن، چه در جبهه مربوط به فرقه دموکرات و چه در جبهه مخالف آن از سوی نیروهای دولت ایران با مولفه های سیاسی، دیپلماتیک ، اجتماعی و اقتصادی در تعامل بوده است.

   فرقه دموکرات آذربایجان خود زاده شرایط خاص سیاسی نظامی زمانش بود، شاخه نظامی، کادر فرماندهی ، اعم از افسران فارس زبان و آذری و کادر پایین نظامی آن و سربازانی که در این نیرو خدمت می کردند از انگیزه ها، آموزش ها و شرایط و امکانات خاص خود برخوردار بودند و این ویژگی ها در نحوه جنگیدن و نتایج کاری آنها تاثیر مستقیم داشت. سازمان نظامی آنها ، نحوه فراخوان ، استخدام و به کارگیری نیروی نظامی در تشکیلات فرقه دموکرات، آموزش ها و تجهیزات جنگی آنها نیز در خور بحث و بررسی است. ضمن اینکه حمایت و پشتیبانی همه جانبه نظامی در سطوح مختلف اعم از تجهیزات آموزش و سازماندهی ارتش فرقه توسط ارتش سرخ شوروی هم موضوع مهمی برای بررسی است.  

   روند وقایع نظامی در آذربایجان از 24 آبان 1324 که درست 42 روز بعد از صدور بیانیه استقلال آذربایجان توسط پیشه وری در ایستگاه میانــه شـــروع

شد، تا جنگ تمام عیار نیروهای دولتی و نیروهای فرقه ای در قافلانکوه و میانه در آذرماه 1325 که اوج برخوردهای نظامی بود و تا جنگ های تبریز و ... مستلزم توصیف و تحلیل است .

   در جبهه مقابل نیز شروع اقدامات نظامی در تهران، الزاماتی که موجب گردید در شرایط زمانی خاصی به عملیات نظامی پرداخته شد و تمهیدات و تدارکات به عمل آمده ، عِدّه وعُدّه فراهم شده برای عملیات نظامی و روند و نتایج فعل و انفعالات نظامی و نحوه عمل نیروهای دولتی و تلفات طرفین از مباحث و مسائل درخور تأمل و بررسی این ماجرا می باشد که سعی می شود در این بررسی به این جوانب پرداخته شود .


بررسی عوامل مؤثر در موفقیت اولیه فرقه دموکرات آذربایجان

دکتر نفیسه واعظ*

     تقابل فرقه دموکرات آذربایجان با حکومت مرکزی در 25-1324 ش، که حاصل بروز بحران های چندگانه مشارکت، هویت و ناکارایی بود، در ابتدا با توفیق هایی همراه شد و امیدهایی را برای برقراری دموکراسی و رهایی از نابرابری اقتصادی برانگیخت. فرقه دموکرات آذربایجان به انجام پاره ای از امور به تاخیر و تعویق افتاده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی در آذربایجان، همانند ایجاد مؤسسات مدنی برای مدتی کامیاب شد.

     این پژوهش قصد بازنگری و بررسی عوامل مؤثر در موفقیت فرقه دموکرات در کسب و استقرار قدرت را دارد، قدرتی که تثبیت نشد و به زودی بنیادهای حکومت فرقه دموکرات در آذربایجان فرو ریخت.

    فرضیه این پژوهش بر این پایه قرار دارد:

     به نظر می رسد در واکاوی عوامل موفقیت های اولیه فرقه دموکرات، بتوان به دو عامل ذهنی و عینی اشاره کرد: از نظر ذهنی ، امیدواری و باورداشت مردم آذربایجان بکار آمدی یک دولت محلی ملی (بومی) در حل و فصل مسائل ریشه دار آذربایجان.

    از نظر عینی، مجموعه ای از عوامل خارجی و داخلی، به لحاظ سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی در آغاز زمینه ساز کامیابی هایی شدند، ولی عمر پیروزیها برای فرقه دموکرات آذربایجان به درازا نکشید.

    در سطح جهانی، پشتیبانی شوروی از فرقه دموکرات که با تشویق، القاء ، فرقه سازی، تهییج مردم و سران فرقه دموکرات صورت گرفت. اشغال ایران و ((بحران گذار)) در نظام بین المل فرصت مناسب را فرا روی شوروی و گماشتگان خود در فرقه گذاشت تا تلاش پیگیر برای کسب نفوذ در سالهای پس از جنگ جهانـــی دوم در ایـــــران اعمال نمایند.

در سطح داخلی به اختصار می توان به شرایط مساعد زیر اشاره نمود:

1.          تظاهر به اعتدال و میانه روی همانند :

الف) تاکید بر برقراری دموکراسی ب ) اجتناب از گنجاندن خواستهای رادیکال در اعلامیه خود مختاری ج ) خالی گذاردن پست وزارت خارجه در کابینه فرقه.

2.          برخورداری از شرایط مناسب سیاسی :

الف ) سرخوردگی های سیاسی سید جعفر پیشه وری که او را مهیای یک انتقام گیری سیاسی خشونت آمیز نمود.

ب ) دستیابی به توان سازمانی با پیوستن شورای متحده کارگری، و شاخه ایالتی و شاخه نظامی حزب توده به فرقه دموکرات آذربایجان. ج) تظاهر چپ گرایانه قوام که به تحکیم نسبی مواضع فرقه انجامید.

اجتماعی : برخورداری از حمایت گسترده اجتماعی به دلیل:

الف ) فرقه دموکرات دولت مرکزی را به Other مردم آذربایجان در انسجام ضد حکومت مرکزی تبدیل کرد و در آغاز بر یکسان سازی طبقات اصرار نورزید.

ب ) موثر بودن اقدامات اصلاحی فرقه به ویژه در زمینه کشاورزی، تأسیس نهادهای اجتماعی و فرهنگی .

ج ) بهره برداری از ((آن تاریخی)) رخ داده در آذربایجان به دلیل ضعف حکومت مرکزی و وقوع یک بحران و بازنگری فکری در کشور که پس از اشغال پدید آمده بود.

فرهنگی : الف ) نخبگان فرقه ، شور ناسیونالیستی به وجود آمده پس از جنگ جهانی دوم در سطح دنیا را به سوی تاکید بر هویت قومی آذربایجانیــها جهت دهی نمودند.

ب ) مهیا بودن شرایط برای پذیرش وعده های فریبنده فرقه، مثل نیل به آزادی مثبت و منفی.

3. ناتوانی کانون های مقاومت ضد فرقه دموکرات :

کانون هایی که در اوضاع عادی اجازه بروز به جریانهای امثال فرقه دموکرات در ایران نمی دادند . عبارت بودند از: حکومت مرکزی که به دلیل فروپاشی دولت مطلقه مدرن پهلوی اول، اشغال و بازخوردهای آن مانند تزلزل و بی ثباتی در کابینه ها، و انجام واکنشهای عموماً نابخردانه به واقعه خود مختاری، توان باز دارندگی خود را از دست داد، همچنین خلأ قدرت ناشی از فرار مالکان و سرمایه داران از آذربایجان امکان مقاومت و رویارویــی را از آن کانون ها در قبال تشکیل فرقه دموکرات سلب کرد.

    نتایج این تحقیق آشکار می سازد که فرقه دموکرات آذربایجان از اوضاع وخامت بار آذربایجان به سود ایده آل و برنامه های خود بهره جست و نارسایی های عام ملی ناشی از بازخوردهای زیانبار دولت مطلقه مدرن رضاشاهی و بازتاب های ناشی از اشغال را همچون مسئله ای به شدت خاص برای آذربایجانیها تلقی نمود و وعده رهایی از فشار و محرومیت را نوید داد و با وانمود کردن خود به عنوان اراده جمعی مردم آذربایجان در آغاز موفق به ایجاد یک ((حجم همسو)) علیه دولت مرکزی گشت ولی با انحراف از سیاست اعلامی و به ویژه با شوروی خواهی عمیق و گرایش به جداسری از همدلی و همذات پنداری مؤتلفان اولیه خود محروم شد.


((ترکیه و فرقه دموکرات آذربایجان ))

محمدعلی بهمنی قاجار*

   از هنگام پیدایش دولت صفویه و ظهور شاه اسماعیل، دولت ترکیه عثمانی همواره سودای تسلط بر آذربایجان را داشت. یورشهای پیاپی عثمانی از دوران شاه اسماعیل تا عصر نادرشاه افشار همگی با مقاومت قزلباشها به شکست انجامید و عثمانیها هیچ گاه موفق به ضمیمه کردن گوشه ای از خاک آذربایجان به کشورشان نگردیدند. در دوران قاجاریه نیز تلاشهای عثمانی برای نفوذ در آذربایجان که گستره وسیعی از لشکر کشیهای نظامی تا تحریک کردهای آذربایجان را در بر می گرفت، همگی ناکام ماند و عثمانیها کوچکترین نفوذی در خطه ولیعهد نشین ایران به دست نیاوردند. اما در سالهای آغازین سده بیستم با پدیدار شدن اندیشه های پان ترکیستی در ترکیه و روی کار آمدن ترکهای جوان، عصر جدیدی در توسعه طلبی ترکیه عثمانی آغاز گردید. در این عصر عثمانی بیش از آنکه به تکاپوهای نظامی دل ببندد در صدد ستیزی هویتی بر می آید تا هویت مردم آذربایجان را از سایر ایرانیان بیگانه و با ترکهای عثمانی یگانه نشان دهد. چنین ستیز هویتی نیز در برابر ارادة ایراندوستانی همچون ستارخان و شیخ محمد خیابانی که اندیشه شان از عمق آگاهی تاریخی مردم آذربایجان بر می خاست، نتیجه ای جز ناکامی در بر نداشت. به دنبال این رویدادها، مناسبات ایران و ترکیه پس از روی کار آمدن رضاشاه و آتاتورک رو به بهبود نهاد و دو کشور که دشمنی مشترک یعنی  شوروی را رویاروی خود می دیدند به همبستگی هر چه بیشتر روی آوردند. چنین وضعیتی پس از درگذشت آتاتورک و استعفاء رضا شاه نیز ادامه یافت و در جریان وقایع در پیوند با فرقه دموکرات آذربایجان نمودی آشکار پیدا کرد. در این عصر دولت ترکیه با آگاهی از معادلات سیاسی جهانی و درک تهدید روز افزون شوروی ، سیاستی منطقی نسبت به دولت ایران و فرقه دموکرات آذربایجان در پیش گرفت. اما در همین دوره نیز پان ترکیستها دست از تلاشهای خود بر نداشتند و در برهه هایی بر خلاف سیاست رسمی دولت خود به پشتیبانی فرقه دموکرات نیز برخاستند. در یک برآیند کلی از واکنش دولت و جامعه ترکیه نسبت به رخدادهای سالهای 1325 و 1324 آذربایجان می توان به موارد ذیل اشاره کرد.

الف بازتاب دخالتهای شوروی در رویدادهای آذربایجان در ترکیه .

ب نگرش سیاستمداران و روزنامه نگاران ترکیه به پیوستگیهای آذربایجان با سایر مناطق ایران .

ج نگرش دولتمردان ترکیه نسبت به سیاست دولت ایران در برابر فرقه دموکرات.

د دیدگاه غالب در ترکیه در مورد ماهیت فرقه دموکرات آذربایجان.

هـ - بازتاب مقاومت مردم آذربایجان در برابر فرقه دموکرات در ترکیه.

و تکاپوهای پان ترکیستهای ترکیه در پشتیبانی از فرقه دموکرات.

   به موارد یاد شده در اصل مقاله پرداخته شده و گوشه هایی از آن در سخنرانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت .


اقدامات

حوزه مطالعات سیاست خارجی 

(گروههای خاورمیانه و مناطق همجوار ایران)

از دیماه 83 تا تیر 86

سخنران

موضوع سخنرانی

زمان

دکتر رضا شعبانی

  استاد دانشگاه

نگاه نادرشاه افشار به قفقازیه

دیماه 1383

دکتر علیرضا بیگدلی

سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان

فراز و نشیب روابط ایران و جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی

بهمن 83

آقای محمدفرهاد کلینی

سفیر سابق ایران در ارمنستان

تلاقی استراتژیها در بحران قراباغ

اسفند 83

دکتر محمدتقی امامی خوئی

استاد دانشگاه

ترکان جوان در قفقاز

فروردین 1384

دکتر حسین احمدی

استاد دانشگاه

تالشان در جمهوری آذربایجان

اردیبهشت 1384

دکتر رحیم رئیس نیا

 پژوهشگر و مورخ

شروانشاهان، صفویه و عثمانی

خرداد 1384

دکتر نصرالله صالحی

استاد دانشگاه

برخورد صفویان و عثمانیان در قفقاز (998-986 ق)

مرداد 1384

آقای علی پور صفر

محقق و پژوهشگر

قفقاز و سیاست امپراتورعثمانی

شهریور 1384

آقای مهرزاد طباطبایی

کارشناس ارشد مطالعات استراتژیک

بررسی تطبیق تغییر حاکمیت در قفقاز (2005-2000)

مهرماه 1384

آقای مرتضی رحمانی موحد

رئیس اداره دوم مشترک المنافع وزارت خارجه

جایگاه ترکمنستان در منطقه و روابط  با ایران

بهمن 1384

آقای مجتبی دمیرچی

رئیس دبیرخانه دریای خزر وزارت خارجه

دریای خزر و رژیم حقوقی آن

اسفند 1384

***********

همایش یک روزه ((مناقشه قراباغ))                                                 آبان 1384

همایش(( بررسی کتب تاریخی جمهوری آذربایجان (با تکیه بر کتب درسی))          اردیبهشت1385

همایش((بررسی تحولات جهان اسلام))                                        شهریور 1385

نشست تخصصی ((مسئله فلسطین و جهان اسلام))                               مهرماه1385

همایش ((نوزایی مقاومت اسلامی در خاورمیانه (نگاهی به حماسه حزب الله) ))          آبان 1385

همایش ((بررسی تحولات افغانستان (در یکصد سال اخیر) ))                          آذر 1385

همایش بررسی جایگاه تالش شمالی در قفقاز                           دیماه 1385

همایش تأثیرات منطقه ای و بین المللی انقلاب اسلامی ایران                     بهمن 1385

همایش بررسی مسئله انسان شناسی فرهنگی در ایران                           خرداد 1386

همایش عراق امروز؛ چالشها و چشم اندازها                                     تیر  1386





* دبیر همایش و مسئول حوزه مطالعات سیاست خارجی.

* پژوهشگر ارشد تاریخ آذربایجان

*  پژوهشگر تاریخ و فرهنگ خلخال ، رئیس سازمان اسناد ملی مدیریت شمال غرب کشور .

* پژوهشگر ارشد تاریخ آذربایجان.

*  استاد یار گروه تاریخ دانشگاه ارومیه .

*  مدیر موسسه مهد آزادی  .

*  دکترای ادبیات فارسی و استاد بازنشسته دانشگاه تبریز.

* کارشناس ارشد تاریخ و محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر آذربایجان .

*  محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ارسباران .

*  کارشناس ارشد ایران شناسی و  محقق و پژوهشگر تاریخ .

* . کارشناس ارشد تاریخ و پژوهشگر تاریخ دشت مغان و شاهسونها .

* مدیر موسسه  پژوهشی آذربایجان .

* .  معاون بنیاد ایران شناسی آذربایجان غربی

*  دانشجوی دکترای تاریخ و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شبستر

* عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا

* مدیر بخش تدوین اسناد و تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی و پژوهشگر تاریخ معاصر آذربایجان .

*  محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ خوی  بازنشسته استانداری آذربایجان غربی   

* دانشجوی دوره دکترای علوم سیاسی

* . دانشجوی دکترای تاریخ وعضو هیات علمی دانشگاه امام حسین (ع)  .

* استاد یار دانشگاه آزاد اسلامی شهرضا.

* محقق و پژوهشگر تاریخ ایران.